سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دورم اگرچه مدتی را از هوایت

        شعری از

        حسن عباسي

        از دفتر غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۰۹ شماره ثبت ۶۶۶۲۷
          بازدید : ۴۲۴   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دورم اگرچه مدتی را از هوایت
        خواندی مرا با مهر ، در صحن و سرایت
         
        از سنگفرش وعده گاهت جان گرفتم
        در اجتماع عشق ، افتادم به پايت
         
        مولای من حال و هوايم را عوض كن
        تا زائر مهرت شوم ، جانم فدايت
         
        يك آسمان بغضم ولی باران ندارم
        بايد كه بارانی شوم تحت لوايت
         
        اين بار می بوسم ضريحت را به اخلاص
        شايد كه مشمولم شود ، مهر خدايت
         
        در ناله های بی نوایی ، هم نواييم
        حیف ست غافل مانده باشيم از ندايت
         
        "گفتی سه جا قطعا که می آيی سراغم"
        هر لحظه محتاجم به امواج دعايت

        حسن عباسی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۳۱
        🍃🌸🍃
        🍃🌸
        🌸🍃
         چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند
         موج‌های پريشان تو را می‌شناسند

         پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
        ريگ‌های بيابان تو را می‌شناسند

        نام تو رخصت رويش است و طراوت
        زين سبب برگ و باران تو را می‌شناسند

        هم تو گل‌های اين باغ را می‌شناسی
        هم تمام شهيدان تو را می‌شناسند

        از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
        ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند

        بوی توحيد مشروط بر بودن توست
        ای که آيات قرآن تو را می‌شناسند

        گرچه روی از همه خلق پوشيده داری
        آی پيدای پنهان تو را می‌شناسند

        اينک ای خوب، فصل غريبی سر آمد
        چون تمام غريبان تو را می‌شناسند

        کاش من هم عبور تو را ديده بودم
        کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند

        (قیصر امین پور)🌺
        🌸🍃
         🍃🌸
        🍃🌸🍃
        ولادت امام رضا (ع) مبارک! خندانک خندانک
        🌸🍃
        🍃🌸
        🍃🌸🍃
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۱۶:۲۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        عیدتان مبارک خندانک
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۵۴
        درود بر استاد گرامی جناب عباسی
        بسیار عالی سرودید احسنت بر شما بزرگوار قبول درگاه حق ان شاءالله
        سمانه باقرزاده
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۵
        لايک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مینا رسولی
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۱۲:۵۵
        سلام و عرض ادب
        شعر زیبایست
        عیدتان مبارک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۲۰:۲۹
        درود جناب عباسی خندانک خندانک
        بسیار زیبا ست آفرین بر این اثر زیبا خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3