سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دورویی

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر همسفر لحظه ها نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۷ ۱۷:۱۸ شماره ثبت ۶۶۵۴۹
          بازدید : ۶۴۰   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دورویی
        بی خبر سفر چه سخته
        بی وفا تو خیلی زشتی
        دارم از هرسم می میرم
        دیگه بسّه منُ کشتی
        ***
        همه جا دورت می گردم
        مدّتی بی تو غریبم
        می پیچم رو رختخوابم
        می مونه دردت نصیبم
        ***
        آخه این چه عشقی هستش
        حاصلش اشک و بهونه
        چه فریبی چه طبیبی
        دلمُ کرده نشونه
        ***
        کو صداقت کو رفاقت
        عشقِ دل پاکی نبوده
        واسه ی زجر و فنا رو
        دل شکستن ها چه سوده
        ***
        میرم از شهرت همیشه
        نمی مونم در کنارت
        بلبلم شیرین زبونم
        نمی خونم در بهارت
        ***
        خاطراتِ دیدنت رو
        کوچه هاش محرابِ دردم
        تو خیابان توی دریا
        تنهایم بی تو می گردم
        ***
        روزایِ اوج رفاقت
        وقت دیدارت چه شومِ
        وعدهات خاموشِ انگار
        واسه دیدنت حرومِ
        ***
        دل نمی بندم به حرفات
        دورویی می بینم انگار
        تو مصیبت هام ندیدم
        نه دلی نه روی دلدار
        ***
        عکساتُ دورم می چینم
        باورم نمیشه رفتی
        قسمت یادت نرفته
        رویِ قولت ننشستی
        ***
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 27/04/1397
        17/07/2018
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۲۱:۴۲
        درود بزرگوار
        شورانگيز و زيباست خندانک خندانک خندانک
        فرشید افکاری
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۷ ۰۶:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ۲۳:۰۹
        ممنون

        ((اختلاس))

        شرمت باد از این خون جوانان وطن

        از عباس ، علی اکبر ، قاسمان وطن

        شرمت باد از این ملت و از رهبر

        از جوانان سی و اندی،بی زن و همسر

        شرمت باد از پدر و مادرای داغدار

        استخوان برگشت از سیه چشمای لب خال دار

        شرمت باد از بچه های کار،لیسانس وفوق بیکار

        از جانباز ، آزاده،موجی و کر ولال جبار

        شرمت باد از سردشت ، خرمشهر ، پاوه

        از خون سرخ مردمانی چون گل لاله

        شرمت باد از این اختلاس با رمز کیش ومات

        از این مردمی که باختن در بازی دوسرباخت باخت

        اختلاس کردی و رفتی باز ما مات شدیم

        مثل بازی شطرنج‌ ،کیش و مات شدیم

        تو‌ را به وجدان در حال خوابت قسمم

        هیچ جا نگوچگونه از چشمها مات شدیم

        حق الناس حق الیتیم حق البیت المال را

        خوردی و یک لیوان آب هم روش،مات شدیم

        هر که از حق خویش بگذرد من نگذرم نگذرم

        مثل دیر باز ما از حق خویش مات شدیم

        این چند هزار میلیارد را چه کارش می کنی؟!

        آخر بی معرفت چگونه ما مات شدیم ؟!

        پست وپول ومقام و قدرت،فریبمان نداد

        از ادعای دروغ مرد خداییت ما مات شدیم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4