سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
تبریک برای آفرینش این غزل شیوا و سپاس برای اشتراک ناب آن.
_ شعر بسیار زیبایی است.
_ ارتباط عمودی و افقی عالی؛ همراه با تصویرسازی ناب و بکر که در تمام بیتها این تصویرسازیهای شاعرانه جاری است.
_سرشار از عاطفه و خیال و احساس و آرایههای زیبای ادبی.
*بی شما ای ماه پشت درب چوبی مانده ام
توی کوچه در مسیر پایکوبی مانده ام
_ای ماه!
استعارهی مصرحه از معشوق.
_درب چوبی؛ کوچه؛ پشت درب چوبی ماندن: مراعات نظیر و مصور.
*از بلندی های بی تو سخت می ترسم ولی
چون کبوتر روی بام برف روبی مانده ام
_بیت دوم؛ مخصوصا مصراع دومش، آرایهی (واجآرایی) دارد. (تکرار واج \\\\\'ب\\\\\' محسوس است.)
_چون کبوتر...: تشبیه
_(بام) و (کبوتر) مراعات نظیر.
بیت باز هم مصور است.
*صبح با یاد زیاد ترشرویی های تو
خلق من بد شد ولی در قید خوبی مانده ام
_واژههای: (یاد) و (زیاد)؛ جناس زائد (جناس ناقص افزایشی) دارند.
_این بیت، سعهی صدر عاشق را میرساند. (خوب) و (بد)، تضاد.
*با سفر کردن به گیلان ساحل زیبای رشت
تو شمالی شدنگاهت من جنوبی مانده ام
_ در این بیت، موج تشبیه ضمنی نگاه (چشمان سبز و یا آبی معشوق) به شمال: (جنگل و دریا) را؛ همراه با نگاه گرم و جنوبی شاعر میبینم.
_سفر؛ شمال؛ رشت؛ جنوب: مراعات نظیر.
_بیت، منظرهی زیبایی را در ذهن ترسیم میکند.
*زیر پایم سفت اما مانده ام در باطلاق
بر سرم پارا بکوب یا نکوبی مانده ام
_این بیت نیز مصور و خیالانگیز است. این بیت زیبا، ضمن اینکه حیرانی و سرگشتگی شاعر را میرساند، گویای آن است که شاعر به طور ضمنی، خواهان توجه و التفات معشوق است.
وزن شعر روان است:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
البته در این مصراع:
بر سرم پا را بکوب؛ یا نکوبی ماندهام
احساس میکنم اشکال تایپی رخ داده باشد؛ زیرا واژهی (بکوب)، کمی مصراع را از وزن خارج کرده است. حس میکنم، (بکوبی) بوده است و (ی) آن در تایپ از قلم افتاده است.
بر سرم پا را بکوبی؛ یا نکوبی ماندهام (و البته هرچه از دوست رسد، نکوست.)
_ توامان: سفت بودن زیر پا؛ اما در باطلاق (باتلاق) گرفتار بودن: پارادکسآفرینی بسیار ناب و زیبایی است.
*تو اگر قلاب دستت را نیندازی به آب
مثل ماهی زیر گلهای رسوبی مانده ام
_واژههای: قلاب؛ دست؛ آب؛ ماهی؛ گل: مراعات نظیر.
_قلاب دست: ایهام. ۱_ تشبیه دست به قلاب. دستی که مانند قلاب است؛ و یا: دستی که، حالت قلاب به خود گرفته است. _در اینجا این موارد، منظور نیست.
۳_قلابی که در دست است. _که اینجا مراد هست.
_مثل ماهی... تشبیه.
_در مصراع آخر این بیت مصور و سرشار از عاطفه و خیال، (آب)، میتواند نمودی از توجه و مهربانی باشد و (گلهای رسوبی)، نماد سختیها و نیز بیتوجهی معشوق نسبت به عاشق.
و چه سخت است؛ حال و روز ماهیای که: به جای شناور شدن در آب (محبت)، میان گلها؛ آن هم گلهایی رسوبی، گرفتار باشد.
آوای دلتان دریایی؛ از جنس جنوبی و شمالی آن!