شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
برای یکشنبه ی برجهای موج،
همیشه عقربه کم بود
برای تابلویی که بوته ی ابریشمهای نارس راپنهان میکند
و برای سرودی
که تحاشی گنگ چند نت را به خاطر داشته باشد
شاید باران
انگشتهای زرد پیچک را از نسج معاصر ریشه هایت بیرون کشیده باشد
از عطر مغموم بافته های موهایت
از خودنویس هایت،
رنگ غلیظ رویاهایت،
شعرهایت،
از بغض هزاره ی یخزده در رگهایت
تا شاید روزی گم شود
مرز گریز و گریستن
.
.
.
و باد اگر تمام بندهای پیراهن شب را بگشاید
و باد اگر...
شهوت خسته ای برای فتح آتشکده نیست
و باد اگر ساعتها را برای خاک بیقافیه خوانده باشد
و باد اگر بوی ارکیده ی باغستانهای بیگانه را حاشا کند
و حتی اگر باد روزی
لبخند عاجز سایه ها را از تو بخواند
میان خورشیدمردگیهای زیتونی بالهای هر کودک
از عنفوان شبانگاهی هر گناه،
گویی در لحظه ی مرگ
بر زبان هر مقلد صامتی شبیه چشمان تو بود
10july
2017
|