سلامی دوباره
منظورتان را از آغاز بحث،دریافتم ابوالفضل عزیز
و آگاهم که شما در گفت و گوی علمی جانب انصاف را رعایت می کنید و پی حقیقت هستید،وگرنه سکوت همیشگی ام ترجیح می دادم،اما چون شما و جناب داودیان برایم با ارزش و محترم هستید،در خدمتم و نی دانم می شود به جایی رسید.
شما می فرمایید که اگر مردان در رشته های خاصی از علم موفق بوده اند،مسلما زنان در زمینه های دیگری که مردان در انجام آنان عاجزند موفق هستند.این نظر از دیدگاهی کلی نگر می تواند قسمتی از ابعاد بحث را پوشش می دهدبا توجه به تفاوت های زیست شناختی.اما باید این را هم در نظر داشت که تفکر و علم جنسیتی نیست!بلکه اهلیت می خواهد.کسی را می طلبد که دغدغه ی تفکر داشته باشد.
معمولا در این دست از مباحث عوامل زیادی دخالت دارند که بررسی آن از تمام مناظر از عهده ی من یکی واقعا خارج است.
مثلا از دید انتخاب طبیعی هم می شود به این قضیه نگاه کرد.در طول تاریخ زن مطیع که کاری به کارهای مردانه نداشته باشد مقبول فرهنگ عمومی بوده است،پس در نتیجه در طول چندین نسل آنهایی که پی آزادی بیان بوده یا رفتاری خلاف فرهنگ عمومی داشته اند،به اتهام طاغی گری سرکوب شده اند و به اندازه ی بقیه توانایی تثبیت ژنهایشان در خزانه ژنی را نداشته اند! این نظر برای خود بنده خیلی جالب بود.
شرایط اجتماعی و محدودیت ها هم تاثیر به سزایی داشته است.اصلا نمی شود آن را کوچک انگاشت.در جامعه ای زن جنس دوم است،از سواد آموزی و کار های فکری و حضور در جامعه که به اسم مردانه هستند منع می شود،جو چندین هزار ساله ای هوادار این فرض است،از بچگی ازدواج می کند و درگیر فرزندان قد و نیم قد می شود و... بااین اوضاع چه طور به راحتی توقع داریم زنان فیلسوف و ریاضیدان داشته باشیم؟! بنده تا کنون با مقاله ی علمی برخورد نکردم که علوم را جنسیتی دسته بندی کنند.کما اینکه در قرن حاضر زنان نوبل های ادبی ،اقتصاد،پزشکی،شیمی و... را برنده می شوند.(از تمثیل خوشم نمی آید اما گاهی به وضوح موضع کمک می کند.)
در آخر فرمودید با اما و اگر و شاید نمی شود چیزی را اثبات کرد.درست است.هرچند که این واژگان از محرمات بحث علمی نیست،اما بنده غیر از آخر کلامم از آنها استفاده نکرده ام و آن هم نه در جهت استدلال و اثبات چیزی!
یک تخمین و احتمال آینده نگرانه بود با توجه به روند حال حاضر،البته بر پایه مبانی علمی.درباره اثر فلین و تحقیقات دکتر جیمز فلین(پژوهشگر برجسته ضریب هوشی)مقالات و سخنرانی هایی در سطح اینترنت هم موجود است.
فکر می کنم می توانیم به یک وحدت(یا شبه وحدت)برسیم...شما از نظر تاریخی به مستنداتی اشاره فرمودید و بنده هم چرایی آن را از منظر جامعه شناسی و انتخاب طبیعی و... در حد توان و وسع ،بررسی کردم.
عزیز هستید.امیدوارم که ثمربخش بوده باشد