می نویسم تا دگر بار کاغذ زیر دستانم جان گیرد
عالم بداند شاعر در سکوت می میرد
قلم می نویسد فریادش سیه بر کاغذ سپید است
مرگ است که با زندگی مان در گیر است
این را منو شما ندانیم که ایراد از کجاست
تمام درد ملت مان از سر تلگرام هاست
کودکی در گوشه ای،حین کار در گذشت
تکرار دگر باره فیلترها از سر گذشت
دولت بار دگر دزد و پلیسش آغاز
به دو شکل از درد تلگرام ها فریاد
کارگر در گوشه ای در گیر دلارو
دولت دگر بار فیلتر را آورد یاد
جوانی آمده،فریادش از بیکاریست
درد بعضی از عزیزان فرهنگ اروپاییست
بازار وطن،پر شده از جنس چینی
بعضی میگویند،عراق و سوریه را میبینی؟
خداروشکر،آب و برقمان مجانیست
خداروشکر،دیگر در خانه ای فحشا نیست
خداروشکر،اینترنت هایمان آزاد است
خداروشکر،دست رسانه ها باز است
خداروشکر قانونمان پا برجاست
عدالت میان تمام اقشار پا برجاست
میگویند تمام قاچاق ها،200میلیون بیش نبود
میخواهم بدانم اینها سهم کولبر کرد کرمانشاهی نبود؟
دولتی آمد با میلیون ها میلیون طرفدار
دولتی از تدبیر و امید،آزادی را طرفدار
صدای دزدی دیگر گوشمان را کر کرد
یکی آمد و همه مان را بیچاره تر کرد
حرف مردم را گر که خواهی شنوی
می توانی به میان همان تلگرام بروی
امروز دیگر وقت گوش سپردن است
وقت پایان دادن به فرار و دزدی است
بسیار زیبا
و مبین مشکلات جامعه ما