غزل زار عجب کلمه ی مرکبی دو معنی میتوان از کلمه مرکب شما برداشت کرد یک غزل زار - در اشعار غزل، زار زار گریه کرد دو غزل زار - تشیبه به باغ غزل یا دشت غزل کلمه مرکب خلاقانه ای بود
در مورد شعر سروده اجتماعی متفکرانه ای بود نقش زن در جامعه مهم است ،و هرچند رعایت شود گاهی نادیده گرفته میشود .
درود و عرضادب و احترام استاد عزیز خوش امدید خیلی ممنونم از ثبت نظر صادقانه ی شما تعریف سایه نویسی چیست جز اینکه شعری را جلوی چشم بگذاریم و مصرع ها و ترکیبات را جابهجا کنیم اول را اااخر ببریم و بالعکس ایا شعر من جز دو تا ترکیب هجوم وحشی و سرفه های زخمی سیگار از این شعر بهره برده؟ ان را هم به احترام استاد محمدی که تماس گرفتند و اشاره کردند تغییر دادم در کامنتی ارسال کردم هرچند به دلیل خطای سایت نمی توانستم وارد شوم و دیرتر ارسال شد ااااایا من محتاج کپی و سایه نویسی هستم با این همه ابداع وازه و ترکیب و تصاویر نو؟ کل شعر خانم فولادوند را اینجا اااورده اید مرا به سایه نویسی محکوم کردید لطفا دلایل خود را با جزییات مطرح کنید در اخر باز هم از شما متشکرم که صریح این مسعله را مطرح کردید منتظر پاسخ شما میمانم
درود جناب استکی آیا یه شعر دوازده بیتی رو به خاطر تشابه یه ترکیب ، متهم به سایه نویسی کردن بی انصافی نیست ؟ « سلام هیز » « ارتفاع کینه » « شهر زن آزار » « باور بی بار » و .. همین چند ترکیب تازه برای اثبات شاعر کافیه .... چرا به همین راحتی و با یه کامنت زحمت شاعر رو باد باید داد ؟
با درود بر اهالی دانشگاه ناب و صاحب صفحه بانو کاسیانی گرامی که از شاعران با اخلاق سایت هستند
با عنایت بر درخواست نظر کارشناسی برای این شعر از سمت بنده و اینکه سایه نویسی انجام شده یا نه با عنایت بر سابقه ی شاعری و مطالعات خود در حوزه ی ادبیات فارسی این سطور را می نگارم هدف کش دادن و به حاشیه کشیدن نیست هرکسی حق دارد نظر خود را بنویسد اما با دلیل و مدرک علمی و پژوهشی
تعریف سایه نویسی در ادبیات مشهود است هر آنچه که سایه نویس و کننده ی این فعل بر سر شعر دیگران آورد و با پس و یا پیش کردن مصاریع و یا ترکیبات و تصاویر شعری نو خلق و به نام خود ثبت کند.
در این شعر جز مصراع اول و استفاده از ترکیباتی که خود شاعر به آنها اشاره کرده موردی نیافتم که انگ سایه نویسی بر این شعر بزنم همچنین با عنایت بر اینکه شاعر در پیامی از من جویای حال قضیه شده و با راهنمایی که داشتم ( قطعا و حتما یکی از وظایف مدیران و استادان دانشگاه ناب هدایت دیگر اعضاست) علیرغم خرابی و مشکل فنی سایت ایشان نسبت به اصلاح شعر خود اقدام و توانایی خود را در خلق ترکیبات نو نشان داده اند و چون مدت مدیدی است که نسبت به سرودن شعر اقدام مینمایند لذا این مباحث از ایشان مبرا است و فکر نکنم بحث دیگری در این مورد نیاز باشد.
در ضمن پدیده ی شوم سرقت آنقدر نا زیباست که هر کسی باشد چه این خانم و چه سایر اعضا اگر بنده متوجه بشوم و در حد فهم خود سرقت حس کنم ورود میکنم.
در آخر توصیه ای هم به صاحب صفحه و تمامی اعضا سایت دارم و آن اینکه حتما قبل از انتشار اشعار خود دقت کنند تا ناخواسته از ترکیبات دیگران که ملکه ی ذهن میشود استفاده نکنند البته خود ترکیبات مورد مناقشه هم ساخته ی خانم فولادوند نیست و توسط خیلی از شعرا استفاده شده است
درود و عرض ادب و احترام استاد محمدی دانشمند و دانش پرور خیلی ممنونم از شما و وقتی که صرف نوشتن و توضیحات لازم کردید سلامتی و سرافرازی روزی هر روزتان باشد ان شاءالله🌹
زن در لباسِ زخمیِ انکار گریه کرد زن از هوارِ تلخِ لجنزار گریه کرد
وقتی که مرگ، عاطفه را اختلاس کرد از ارتفاعِ کینهی هر دار گریه کرد
تنها نه آن غروب که شأناش به غم نشست با هر طلوعِ شهرِ زنآزار گریه کرد
هم زیرِ پای ظلم لگدکوب شد هم انگ همراهِ دردهای خودآوار گریه کرد
با مکرِ واژههای مسلّط به قلبِ مهر با عشق آشنا شد و بیزار گریه کرد
دست از خیال شست و در آغوشِ غصّه ها از انتحارِ باورِ بیبار گریه کرد
از التماسِ صبر و مُسکن گلایه داشت دنبالِ بختِ خفته ی بیمار گریه کرد
با خاطری که مأمنِ رنج و بهانه بود شعری شد و میانِ غزلزار گریه کرد
مریم کاسیانی
ترکیب هجوم وحشی و سرفه های چرکی سیگار توسط سرکار خانم اندیشه فولادوند هم به کار برده شده است البته با لطف آقای محمّدی متوجه شدم و از ایشون خیلی ممنونم که مطلعم کردند و برای اینکه از توارد هم دور شده باشم اینگونه ویرایش کردم
درود و عرض ادب و ارادت استادبانوی عزیز خیلی ممنونم در این لحظه کنارم هستید و باورم دارید واقعاََ نیاز داشتم به این جمله من برای اثبات حسن نیتم همان صبحی که متوجه شدم چه خطایی داشتم ویرایش کردم و در همین صفحه ارسال کردم می توانستم پست ارسالی را حذف و ویرایش کنم اما خواستم برای نظر کارشناسی و قضاوت صحیح،قبل و بعد ویرایش هر دو باشد انتظار نداشتم بخاطر دو سه تا ترکیب شاهد برچسب هایی که زده شد باشم
از کسانی که ادعای کارشناسی در ادبیات و شعر را هم دارند و آنلاین بودند هم دلخورم که چرا وارد این صفحه نشدند من رشته ی تخصصیم ادبیات نبوده اما خوب بود اگر سرقت اگر سایه ،استقبال هرچیزی دیگری بود متخصصین این عرصه نظر می دادند اگر هم مبرا بودم رفع اتهام مدیر و استاد بودن فقط به لفظ و لقب دادن نیست همین مواقع انتظار می رود برای راهنمایی و تذکر ورود کنند
از طرف همه ی اعضا مینویسم برای مدیریت محترم ناب ،آقای احمدی زاده عزیز شما که مدیر انتخاب کردید آیا نباید با دلایل علمی کسی را متهم کنند؟ آیا به جای تذکر در صفحه مورد نظر به صورت عمومی یا خصوصی در صفحه های دیگر باید پنجره گشود و تهدید کرد؟ کاش به جای لفاظی و خودنمایی و منم آدم خوب و دل پاک در عمل حسن نیت را ثابت کنیم کار آدم پاک دل تحقیر؟ مگه غیر این بود یه مؤمن اول تو خلوت ایراد آدمو میگه؟ نمیدونم واقعا توقعم این بود هر جا خطا کردم چشم پوشی نشه عقده بشه تو دل بعضیا توقعم این بود بهم گفته بشه رفع کنم
درود خانم کاسیانی و ممنون بابت اشتراک این شعر زیبا. دردیست به پهنای قرن های متمادی... با خاطری که مأمنِ رنج و گلایه بود شعری شد و میانِ غزلزار گریه کرد غزل زار ترکیب خیلی زیبایی ست.
درود. من وظیفه انسانی خودم میدانم که با کسب اجازه از اعضای سایت چند نکته را گوش زد کنم. همه ما در برابر خداوند متعال و وجدان خود مسئولیم و باید حواسمان باشد تهمتی مثل «سرقت خودآگاه» یا «سایه نویسی» اتهام بزرگیست و حتی اگر کسی شعرش ۱۰۰ درصد مشابه شاعر دیگری باشد - که در مورد خانم کاسیانی به نظرم شباهت مضامین کمتر از ۱۰ درصد است و به نظر من «سایه نویسی» ابدا لفظ درستی نیست - همچنان می توان احتمال اشتباه داد؛ ممکن است شاعر شعر کسی دیگر را جایی یادداشت یا کپی کرده باشد و بعد از مراجعه گمان کند شعر خودش است! (این مسئله مسبوق به سابق است) و البته این توجیه کننده اشتباه و غفلت او نیست اما باز هم مجوز تهمت را به ما نمی دهد.
در مورد شعر خانم کاسیانی به جز دو سه ترکیب وصفی یا اضافی من هیچ گونه چیز شگفت آور دیگری نمیبینم که آن هم ممکن است از سر الهام ناخوداگاه، فراموشی یا صرفا به قصد تاثیر سروده شده باشد که البته خانم کاسیانی بهتر بود اشاره می کردند اما عدم اشاره ایشان به ما مجوز تهمت نمی دهد. من عزیزان را دعوت میکنم این دو بیت از حافظ و خواجو را مقایسه کنید و بعد از خودتان بپرسید: الان با این معیار تهاجمی ما آیا خواجه حافظ بلا نسبت دزد است (؟)
از خواجو:
دل در این پیر زن عشوهگر دهر مبند
کاین عروسیست که در عقد بسی دامادست
از حافظ:
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست
در کل شعر حافظ هم اشاره ای به خواجو نیست. من نمی خواهم قضاوت کنم که عدم اشاره حافظ یا کاتبان دیوان او اخلاقی بوده یا نه. مسئله اینست: آیا حافظ سارق ادبی ست؟! خیر! حافظ شاگرد خواجو بوده و واضحا از او متاثر است. شعر خانم فولادوند هم که مشهور است. بله من همچنان میگویم خانم کاسیانی باید اشاره میکردند ولی تهمت عمدی بودن این کار به نظرم قضاوت شتابزده است.
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
دو معنی میتوان از کلمه مرکب شما برداشت کرد
یک
غزل زار - در اشعار غزل، زار زار گریه کرد
دو
غزل زار - تشیبه به باغ غزل یا دشت غزل
کلمه مرکب خلاقانه ای بود
در مورد شعر سروده اجتماعی متفکرانه ای بود
نقش زن در جامعه مهم است ،و هرچند رعایت شود
گاهی نادیده گرفته میشود .
موفق باشید