شاید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و غمگین بود

شاید که از من بودن خود پر شدم شاید
شاید که اینجا با خودم دمخور شدم شاید

شاید که در باران صدایم را نمی فهمند
شاید نوای بارش و شر شر شدم شاید

شاید درون یک صدف بودم میان آب
از چشم مردم دور بودم در شدم شاید

شاید که مانند سرابی بوده ام از دور
از بی کسی پر آب و آبشخور شدم شاید

شاید که معماری مرا در کنج دیواری
چید و میان جرزها آجر شدم شاید


سلام

زیباست این یعنی غزل معاصر زنده باد

سلام

🍃🌸🍃بهار تا دروازه هاى شهر
رسیده
و رستاخیز
دوباره درگیتى دمیده
و من در دعایی
خاضعانه به درگاه
یگانه مدبّر هستی
احسن الحال را
درلحظه لحظه ی طول عمرِ باعزت و شاد
برای شما آرزو دارم 🍃🌸🍃

شاید که در باران صدایم را نمی فهمند
شاید نوای بارش و شر شر شدم شاید
...............
ععععععععععععععععععععععااااااااااااااااااااااااالی

سلام و درود حضور استاد سلیمی عزیز
غزلی ناب و بسیار زیبا سروده اید همانند همیشه
سرفراز و پاینده باشید

سلام جناب سلیمی بنی عزیز
بسیار زیباست
شاید درون یک صدف بودم میان آب
از چشم مردم دور بودم، دُر شدم، شاید...