خاموش می شوم !

سلام
بسیارزیبا بود

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و دلنشین بود

ارادت وادب استادم

هشیاری ام را تازیانه
می زنمُ بیخیال
برای بی خبری ام، کف !


ز هوشیاران عالم هر که را دیدم غمی دارد
دلا دیوانه شو؛ دیوانگی هم، عالمی دارد
(آقا بیگم)
(بزن بر طبل بی عاری، که آن هم عالمی دارد)

با سکوت من، درد ها
درمان می شوند اگر
از آمدن
خبر های بد، پشیمان !
تا هفتاد و دو مردم
نه
دیگر، دم بر می آورم
- با -
" هم " نه قلم از نیام !
هشیاری ام را تازیانه
می زنمُ بیخیال
برای بی خبری ام، کف !

... سلام
ناچیز، آن متن، به این متن تغییر شکل داد و خود را تحویل عقربه ها... لحظه هایی که سرنوشت شعر را رقم می زنند و کشت شاعر را، دید... ببینند تا نشاء سروش بیشتر است - تا - بیدش یا، فرا...

پ......
ممنونم از شمایی که می آیید و می اندیشید...

سلام استاد بزرگوار
بسیار زیبا ممنونم

سلام استاد عزیز
بسیار زیبا بود و بسیار هنرمندانه
....................
جسمم رمق نداشت و مرگم کفن
مراای خدا
زیادی هبوط داده ای انگار
....................
من الهامم را گرفتم از این شعر
..........
دم هفتاد و دو مردم
بر نمی آورم نه از
فاق، دیگر این قلم !
..........
این سه خط را من خیلی خوب متوجه نشدم اگر صلاح دانستید کمی برایم روشن ترش کنید

درودتان

بسیارزیبا درودبراستادترکمان عزیزوبزرگوار موفق و
پیروز باشید

سلام..... عزیز وارجمند ...........

سلام بر استاد پژواره عزیز
خیلی خوبید شما
لذت میبرم هربار
این مرد وقتی مرد بدن نداشت

سلام ودرود

سلام و عرض ادب جناب ترکمان
بسیار زیبا سروده‌اید
درود بر شما و قلم توانمندتان
پاینده باشید به مهر
عزت زیاد
⚘⚘⚘

شاعر گرانمهر
جناب ترکمان
هر دو اثر زیبایی خاص خود را دارندو البته شعر دو با پاردوکسی استادانه در شعری سوردال که یکی از بهترین هایی ست که طی مدتی مدید از شاعران نامدار خوانده ام.
دستمریزاد
زیبایی برای تقدیر از این شعر واژه ای حقیر به نظر می آید.
/
غم مردم را زیاد خورده ام
حلالم نکردند اگر،
جای فقرا دردم کشند !
و بر مزارم کنند
این مرد وقتی مرد
بدن نداشت !
/
متشکرم
سلام