پنجشنبه ۱ آذر
شرایط شعری از رامین ارشدی
از دفتر چهل ارزو نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ ۲۳:۰۴ شماره ثبت ۶۲۳۹۸
بازدید : ۹۲۹ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب رامین ارشدی
|
حاکم عشق سوا کن که دگر جان به نوا افتاده
بر لبه شیرین سخنم کامی تلخ افتاده
چشم لیلی به صنا سیل خروشان غم است
از قضا این دل مجنون به درد افتاده
کامیه تلخ هوس رخنه به جانم کرده
عاقبت سوزه ی عشقت به جان افتاده
فارغ از نغه ی آه شب شیرین سخنم
بر دل و سیرت لیلا هوسی افتاده
این همه بغض به شرم از لب لیلایی و من
لب شیرین به تواف لب یار افتاده
تو جگر سوزه و غم سازه ی احساس منی
شرم به رخسار و تو و سیرت من افتاده
آه مجنون سوق لیلا زند فرهاد بهر شیرین
همه از شهوت جان است که روا افتاده
ما زه خاکیم و به خاکیم گران بهر گناه
صحبت از تیره بلایی است که به بخت افتاده
عشق چنین باره به دامان تو تغیان کرده
فتنه بر حرمت دیرینه ی جان افتاده
گرچه معشوقه و شاهی پی شیدای عشق
پس بدان طالع عشق است، به قضا افتاده
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.