وَ مَا عَلَی الرّسُولِ الَّا البَلاغ

سلام... ابتدا یاد بگیر سلام کنی بعد حرفت را بزنی!

ببینم شعر اخری که فرستادی سایت که اسم گربه اورده بودی توش و من بخاطر اینکه گربه دوست داشتم و دارم تاییدش کردم نیست ؟ مگه تو شعرت اسم حیوان و از اون بدتر مواد نیاوردی ؟ نکنه باز مواد زدی!؟


دیشب حوالی بعد از ظهر
گربه ای پرید بر لب بام
و به من سلام کرد
نامش ارژنگ بود
خودش گفت.
وااای...
چه رویاهایی می آیند گاهی
باید کمتر مواد مصرف کنم.

علی بهار مست

حواست را کاملا جمع کن در این سایت بی ادبی نکنی بخصوص با بزرگان این سایت که حکم پدر تو را دارند البته اگر اجازه بدن تو مثل فرزندشان باشی با این بی ادبی که کردی!!

سعی کن دیگه تو سایت نیای اگر از استاد عذر خواهی نکردی

سلام ...بدگویی کردن از دیگران در شمار رذائل اخلاقی قرار دارد و خداوند متعال در آیات متعدد مسلمین را از این کار بازداشته است. لکن در سوره نساء آیه 148 به مظلومان اجازه می‌دهد ظلم ظالمان را آشکار کرده و بدی‌هایشان را در میان مردم هویدا سازند تا دیگران دچار ظلمشان نگردند و بساط جور برچیده شود.
گفتن هجو در ادبیات کهن ما سابقه دیرینه ای داردو مختص زمان و افراد خاصی هم نبوده و نیست . حتی بنا بر روایات غیبت ظالم هم گناه محسوب نمی شود .شاعرانی مثل حافظ ،سعدی ،خاقانی ،ناصر خسرو ،شهریار و...به مذمت افراد ظالم و ستمگر پرداخته اند .

جناب آقای حاج محمدی عزیز از شاعران و استادان به نام سایت ادبی شعرناب هستند و احترامشان بر همگان واجب است .بهتر است كه كارنامه استاد را بخوانید كه حقا در ادبيات سر آمدندو همشهري دكتر شهید مطهری هستند.

آقای بهارمست! با ادبیات زننده ای شاعر را مخاطب قرار داد و آنقدر کامنت های بی ادبانه به ما و شاعر و سایت شعرناب گذاشت که مجبور شدم کامنت های ایشانرا حذف و کاربریش را مسدود نمایم . ایشان که خود ادعای اخلاق می کند پس چگونه است که چنین بی ادبانه یکه تازی می کند .

و در نهایت اشاره کوچکی دارم به گوشه ای از گفته های استاد نازنینم که بسیارهم دوست شان دارم جناب صادقی مود ...
دوست و استاد عزیزمآن سايت هایی که شعر استاد را لایک نکردند سايت نيستند و دارندخاك می خورند.!
اساتيد سايت ما به آنجا می روند تا شايد رونقي بهشون بدهند .( بدون شرح بیشتر)

مدیر موسس سایت ادبی شعرناب خادم همیشگی شما
سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)
امضا
مرگ بر امریکا

ونقادی که نقدبلدنباشد
همان بهتر که سکوت کند جناب بهارمست..
این شعرحتی اگر بدترین فحشهاهم درش بوده
نقد شما بسیارزشت ترورکیک تربودبرادربزرگوارم
من یکی به این شعرفقط به عنوان یک اثر ادبی نگاه نکردم
بلکه ان رایک اعتراض بجا دیدم که واقعا هم بلانسبت همه سگ کثیفی چون ترامپ لایقشه!!!
وحس وطن دوستی وانزجارشاعر ازظلم این شیطان صفت شرور
باعث شده که زبان شعرتندشه ....
خب شاعرهم گاهی عاصی میشه واین نشان از حس انسان دوستی ووطن خواهی این استادعزیزه
نکنه طرفدار ظلمیدکه اینگونه شماراآزارداده لحن این شعر؟!
من کاری به شعراین استادعزیزوهیچ گونه بحث سیاسی ندارم اما اگر
کمی تحقیق کنید این آدم درکشورخودش هم جایگاهی نداره نه تنها به خاطر اخلاقش بلکه به خاطر سیاستهای نژادپرستانه اش.....

سلام بر عزیزان علم و ادب و ارادتمندان به ایران و ایرانی!

دیشب ذیل این پست کامنت نقدی گذاشته بودم که هنگام ویرایش، اشتباهی حذف را زدم و بعد به جهت پیش آمدن کاری، فراموشم شد ارسال مجدد کنم.
ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است. الان ارسال می کنم:

سلام جناب بهارمست بزرگوار!
من نه منتقد اجتماعی هستم؛ و نه مفسر قرآن؛ اما، از آن جا که در مثل مناقشه نیست، باید عرض کنم که خداوند دانا و حکیم نیز، در کتاب آسمانی قرآن، برای برای بیان نادانی اشخاص ابله، آن ها را به حیوانات و چهارپایان تشبیه می کند. از جمله:

مَثَلُ الذینَ حُمِّلوا التّوراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلوهَا کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اسفاراً
سوره جمعه، آیه ۵.

ترجمه آیه به نثر:
کسانی که مکلف به تورات شدند، ولی حق آن را ادا نکردند، مانند الاغی هستند که کتابهایی حمل می کنند.
استغفرالله، استغفرالله، آیا می شود گفت قرآن توهین کرده است؟ هرگز...

سعدی، استاد سخن پارسی، همین مضمون را در گلستان، باب هشتم، آداب صحبت، به نظم درآورده است:

علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپاپی برو کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر؟

شما می گویید که این سخنان را مردم کوچه و بازار هم می توانند بگویند.
پس چه بهتر که زبان شاعر، زبان حال مردمش باشد.
ترامپ با سخنان واهی خویش، بلانسبت، بلانسبت یک جهان را ابله تصور کرده است. فارس بودن خلیج همیشه فارس، با آن قدمت و عظمت و تمدن و با وجود آن همه اسناد و مدارک معتبر، حاشا می کند.
به عنوان یک فرد مهین دوست، از شما سوال دارم: به چنین شخص سبک مغزی، چه باید گفت؟
سخنان بدون اندیشه ی او را به چه می شود تشبیه کرد؟

 نمی شود که نام هر انتقاد از دشمن را توهین نوشت. آن هم دشمنی که با رفتار و سخنان واهی خودش، عملا به جهان توهین می کند. به تاریخ و تمدن توهین می کند. به اصالت ایران عزیز توهین می کند...

رود جناب بهار مست گرامی
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی مردم گرفت و مردم شد
دنیا عوض شده بزرگوار
در حالی که گوشت خر در بهترین رستورانها سرو میشود سیاست مداران بزرگ دنیا خودشان را به خریت می زنند
و در وصف این خریت کتاب چاپ میکنند و مردم را میچاپند
گناه ما چیست؟
یابو هم که نایاب شده
حتی مثل، یابو آب می دهد، نیز دیگر کاربرد ندارد
همچنین قاطر که از جفت گیری خر و یابو حاصل میشد از رده خارج و بجای آنها کولبر های بیچاره مسیر های دشوار کوهستانی را در می نوردند
خرم و خوش باشید

الاغ،یابو،گرگ ،بزمجه،سگ و ...
حضرت استاد گرامی باغ وحش باز کرده اید مگر؟شما که شاعرید و استاد و ایرانی و بافرهنگ و میراث دار ادب ایران زمین باید با مسائل ادبی تر و فرهنگی تر برخورد بنمایید و الا این الفاظ را از مردم کوچه بازار هم میتوان شنید.شعر هنر است و اگر انتقادی هم هست باید در قالب هنر بیان شود.
اگر هم بفرمایید که بنده اینان را هجو نموده ام باید گفت با بکاربردن این الفاظ فقط ساحت شعر را زیر سوال میبرید و لاغیر.
شعرشما از غایت فراوانی نقش حیوانات به کلیله و دمنه پهلو میزند.

سلام وعرض ادب

بیان مسائل روز در زبان شعر نیز از خصوصیاب بارز ادبیات ایران است ...

شاعرانی نظیر (حافظ ، مسعود سعد سلمان ، رودکی ، ناصر خسرو ، انوری ، خاقانی ، ملک الشعرای بهار و ... ) از جمله شاعرانی بودند که در شعرشان به وقایع تاریخی و افراد خاص اشاره داشته اند که امروزه این ادبیات منظوم نیز استنادی محکم برای تاریخ به حساب می اید ... یعنی شاعر مورخ نبوده و می خواسته با مدح یا نکوهشی که مد نظر داشته شخصی را مدح یا مورد حمله قرار دهد اما همین شعرش مورد استناد تاریخی قرار می گیرد ...

اشعار شاعران در طول تاریخ ادبیات ایران نه تنها نام انها را ماندگار کرده بلکه نام بسیاری از افراد و سلاطین را نیز ماندگار کرده است حال ممکن است این وجهه ی تاریخی در جهت مثبت یا منفی باشد (مدح یا ذم ) باشد ...
قصاید مدحی به جا مانده از شاعران که برای جلب نظر ممدوح سروده اند، یکی از مستندات تاریخیست که به بیان اداب رسوم ، شیوه های مملکت داری ، زندگی عوام و خواص و حدود ممالک و وقایع مهم ان زمان و بسیاری از موارد دیگر ... پرداخته است ...و بسیاری از مجهولات تاریخی را گره گشایی می کند

مهارت حافظ، در گنجاندن هنرمندانه‌ی مضامین مدحی ، در غزل است، و گاهی که در ظاهر مدح به نظر می‌رسد در بطن و ژرف ساخت، ذم، شکوه ، گلایه و... است. شاه‌ شجاع، شاه‌ منصور و توران ‌شاه از جمله ممدوحانی هستند که برای حافظ اهمیت ویژه‌ای داشته‌اند...

در اکثر موارد مذموم کردن اشخاص با ناسزا و لحن توهین امیز همراه بوده است و از اوردن ان معذورم ولی نمونه ای از یک ذم (قابل پخش !!!) را عرض می کنم ....

این هم قسمتی از شعر انوری در ذم و نکوهش شاعری به نام فتوحی :

ای بر در بامداد پندار
فارغ چو همه خران نشسته

نامت به میان مردمان در
چون آتشی از چنار جسته

ما را فلک گزاف پیشه
بر آخر شرکت تو بسته

نارسته ز جهل و برده هر روز
نوباوهٔ احمقی برسته

باری چو درخت سست بیخی
کم ده به تبر ز شاخ دسته

طوفان منازعت مینگیز
ای ساکن کشتی شکسته

اف از خور و خواب اگر نبودیم
در سلک تناسب از تو رسته

"محمد ابراهیم جاذب نیکو"

حضرت دوست جناب سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق) عزیز و ارجمند و سایر دوستان و فرهیختگان عزیز و ارجمند سلام و درود بر همه ی شما .
اولا : هجو دشمنان خدا و بشریت توسط شاعران مسلمان انقلابی ، امری است که از صدر اوّل اسلام مورد تشویق و ترغیب حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم و پیشوایان معصوم دین سلام الله علیهم اجمعین قرار گرفته است و گاه اتفاق افتاده که بعضی شعرا یی که این دشمنان خدا را هجو می کرده اند مورد حمایت مالی آن حضرات نیز قرار می گرفته اند .
ثانیا : باید از هرچه یابو و الاغی در عالم بوده و هست و خواهد بود معذرت خواهی کرد که چرا با در ردیف قرار دادن امثال نتانیاهو و ترامپ با آنها به ساحتشان اهانتی صورت پذیرفته است چرا که به تعبیر قرآن کریم اینان بل هم اضل هستند .
ثالثا خود قرآن کریم در آیه ی {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ} بعضی انسانها را هجو کرده است منتها جوری هجو کرده است که به ساحت چهارپایان اهانت نشود !!!! چون بلافاصله بعد از تشبیه بعضی ها به چهارپایان تأکید ورزیده که بل هم اضل !!!! و من به همین دلیل عرض کردم که باید از همه ی الاغها و یابو های عالم عذرخواهی کرد چون در این اثر هجو، قرآن گونه عمل نکرده ام و نگفته ام که آقای ترامپ و نتانیاهو ، الاغ و یابو بر شما شرف دارد !!!
رابعا : رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای نیمه ماه مبارک رمضان با شاعران که من هم افتخار حضور در یکی از این دیدارها را داشته ام فرمودند: { از جمله‌ی چیزهایی که ما نداریم ژانر هجو است... پیغمبر به حسّان‌بن‌ثابت گفت که هجوشان کن اینها را؛ او ‌هم بنا کرد هجو کردن. [شما هم] هجو کنید؛ خب رقص شمشیر می‌کند! این جاهلیّت مدرن با جاهلیّت قبیله‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند! از این بهتر، منظره از این زیباتر! این را در شعر هجو کنید. }
خامسا : دوست بزرگوارمان جناب بهار مست عزیز که مرا تذکار داده اند که { شما که شاعرید و استاد و ایرانی و بافرهنگ و میراث دار ادب ایران زمین باید با مسائل ادبی تر و فرهنگی تر برخورد بنمایید و الا این الفاظ را از مردم کوچه بازار هم میتوان شنید.شعر هنر است و اگر انتقادی هم هست باید در قالب هنر بیان شود.} لطفا سری به دیوان شمس حضرت مولانا جلال الدین بلخی رومی بزنند و ببینند که چه زیبا و بی پروا نصیحت و اندرز جناب بهارمست را زیر پاگذاشته و فرموده است :
آن ....ون خر کز حاسدی عیسی بود تشویش او
صد ...یر خر در ...ون او صد تیز سگ در ریش او
و الی ماشاء الله تا دل جناب بهار مست عزیز که در زمستان نیز از مستی پروا نکرده اند بخواهد عارف بزرگ مسلمان نصیحت جناب ایشان را نادیده گرفته است. دوست عزیز برادر گلم جناب بهار مست من میراث دار حضرت مولانا هستم .!!!! من میراث دار قرآنم . من میراث دار پیامبر گرامی اسلامم . من میراث دار حسّان بن ثابتم ......من میراث دار فرزدقم .....
در پایان از همه ی دوستان و سروران عزیز حتی از دوستانی که نقدی اگر چه گزنده داشته اند سپاسگزارم و از حضرت دوست جناب ملحق عزیز تمنا دارم کسی را مورد مجازات قرار ندهند و بگذارند به حساب کم سوادی بعضی ها . لازم است بجای تنبیه و مجازات این قبیل افراد آنان را به مطالعه ی بیشتر تشویق و ترغیب کنیم !!!!

حضرت دوست جناب رمضانی عزیز و گرامی // درود بر شما
ببینید برادر بزرگوارم اگر کسی مدعی شود که { تمام حرف های من دروغ است } یکی از حرف های او که مشمول این ادعاست همین سخن اوست . از شما سؤال می کنم آیا هیچ انسان باسواد که نه بلکه هیچ انسانی که از عقل سلیمی برخوردار باشد می تواند چنین ادعایی کند ؟؟؟
این قبیل سخنان باصطلاح منطق خودشان خودشان را نقض می کند و خود برانداز است . و اگر کسی چنین سخنی بگوید لزومی ندارد که به او گفته شود بی سواد یا بی عقل . چون خودش بی سوادی اش و بی عقلی اش را به اثبات رسانده است !!!! چنین هست یا نیست ؟؟؟؟
برادر بزرگوارم شما ادعا کرده اید که : { نظر شخصی بنده است..با هجو مخالفم.(با اینگونه هجو)حالا مولانا گفته،حافظ گفته،سعدی گفته اصلن هرکه گفته. نظرات شخصی از اعتبار علمی ساقطند}
گمان ندارم حضرتتان غافل از این نکته باشید که این ادعا شامل خودش هم می شود . یعنی خود همین ادعا نیز نظر شخصی ای است که از اعتبار علمی ساقط است !!!
من از شما می پرسم این ادعای شما مانند همان ادعای کسی که گفته است { تمام حرف های من دروغ است } سخنی خود برانداز که خودش خودش را نقض می کند و حاکی از میزان عقل و درایت و دانش و علم و آگاهی گوینده اش هست یا نیست ؟
برادر بزرگوارم اگر در ضمن این مباحث چنین سوء تفاهمی برای شما پیش آمده که کسی به شما بی سواد و نعوذ بالله نفهم گفته است { که صد البته نگفته است } چرا با زدن حرفی که هیچ اساس منطقی ای ندارد و از فرط بداهتِ بطلانش هر ابجد خوانی غلط بودنش را درمی یابد این برداشت را به اثبات می رسانید ؟؟؟!!!!
وقتی کسی با سخنی نسنجیده و بی هیچ اساس منطقی و بل سخنی متناقض و خود برانداز ، میزان بهره مندی اش را از عقل و درایت و دانش و علم و آگاهی بر ملا ساخته و خودش به خودش توهین روا می دارد از چه کسی باید گله مند باشد ؟
کسی که شامه اش آنقدر قوی است که از سخنان کاملا منطقی دیگران بوی اهانت به خود استشمام می کند چرا باید در استشمام این بو از سخنان خودش درمانده باشد ؟؟؟؟