سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بارها دیده ام از چشم نمک گیر گزند

        شعری از

        اله یار خادمیان(صادق)

        از دفتر یاس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۲:۱۷ شماره ثبت ۶۱۱۳۴
          بازدید : ۲۹۶   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اله یار خادمیان(صادق)

         
        پيرم و بسته به عشقت ، به جواني سوگند
           شک ندارم  که  جوانم بکنی با لبخند
          تابه سيماي تو گلرنگ  رضايت باشد
          ننشيند به گل چهره ي ما  خاک  نژند
          نزد مشتاق چه سهل ست دگرگون گشتن
          به خدايي  كه مرا داده به مهرت  پيوند
           به تماشا بنشين  ژاله ي چشمانم را
           هيچ كس نيست به خوابيدن چشمت خرسند
          دل به دلداری تو شاد و نظر بر نظرت
            بي نيازم به نظر بازی  سیمای  چرند
           چه توان كرد دراين شهر پراز غول هوس
            حرف دل را به كه بايد  بزنم  روح بلند
            باورم  نيست كه با ور بكني ،  حرفم را
            بارها ديده ام از چشم  نمك  گير گزند
             تو  اگر جان بدهی يا بكشی هست سزا
             چه نياز است كه طفره  بروم  با ترفند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۱۰
        سلام استادبزرگوارم خندانک
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک

        ___████__████_███
        __███____████__███
        __███_███___██__██
        __███__███████___███
        ___███_████████_████
        ███_██_███████__████
        _███_____████__████
        __██████_____█████
        ___███████__█████
        ______████ _██
        ______________██
        _______________█
        _████_________█
        __█████_______█
        ___████________█
        ____█████______█
        _________█______█
        _____███_█_█__█
        ____█████__█_█
        ___██████___█_____█████
        ____████____█___███_█████
        _____██____█__██____██████
        ______█___█_██_______████
        _________███__________██
        _________██____________█
        _________█
        ________█
        ________█
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند
        عرشیان و فرشیان نام محمّد می‌برند
        ولادت حضرت محمد (ص) وامام جعفرصادق بر شما مبارک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک



        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶ ۲۰:۵۹
        درود استاد عزیز
        غزلی ناب و زیباست
        عیدتان مبارک خندانک خندانک خندانک
        سیداحمدسیدصالحی لنگرودی
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۳۷
        پيرم و بسته به عشقت ، به جواني سوگند
        شک ندارم که جوانم بکنی با لبخند
        درود مومن

        شاعری مثل شما هرگز پیر نمیشه
        زنده باشی خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۱۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن کریمی
        چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶ ۰۴:۴۳
        درود بر استاد خادمیان همچنان نغز ودلنشین است سروده های
        شما موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد خدادادی دهکردی
        چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶ ۲۳:۱۶
        درودبراستادخادمیان بزرگوار غزلتان بسیارزیبا بود احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4