چشم یعقوب

درود گرامی
بسیار زیبا و دلنشین بود

درود بر شما
پایدار باشید و برقرار

سلام و عرض ادب...
خدمت جناب استاد یونسی عزیز
می آموزم از اندیشه پر بارتان و می نوشم از ساغر طبعتان..
جسارتا از نظر این شاگرد،زبان شعری را معیار کنیم بهتر است.
حال آنکه زمان شعر سرودن به زبان قرن هفت و هشت گذشته..
هرچند فقط زیبایی خواندم..ولاغیر
یاعلی
تا بعد

سلام و عرض ادب خدمت جناب یونسی بزرگوار
عرض تسلیت بابت سوگ مردم کرمانشاه
بسیار عالی
لذت بردم و لذت بردم
در شعر قبلی دیدم که صفحه ی شعرتان همیشه مامنی عالی برای بیان نظرات و تبادل اطلاعات بوده است.
از این بابت تبریک عرض می کنم و امیدوارم که از محضرتان بیاموزم.


منِ شاگرد هم در مقوله ی زبان با جناب رمضانی موافقم.
همان طور که مفاخر ادب ما با زبان عصرشان شاهکار آفریدند، رسالت هنرمند معاصر هم خلق معناهای بکر در حال و هوای ملموس عصر خویش است.(بیشتر تحول در محتوا و تعابیر نو)

البته با این تفاسیر سلیقه ی شاعر ملاک است.

"رفته ایی در نظر اما چه کنم با دلِ تنگ"
به نظرم بهتر بود که در این مصرع از حرف اضافه"از"به جای"در" استفاده می کردید.چون حرف اضافه در با فعل رفتن تطابق معنایی ندارد.

"دیده گانم شده یعقوب درین عشقِ دورَنگ"

نخست اینکه فکر می کنم اشتباه تایپی رخ داده است.
دیدگان را باید بدون نوشتن حرف"ه"مکتوب کرد.
برای جمع بستن واژگان مختوم به "ه" ، با علامت جمع"ان" ، ه حذف می شود و واج میانجی "گ" جانشین می گردد.
مثل:
پرنده+ان=پرندگان

دوم اینکه تشبیه دیدگان به خود شخص یعقوب چندان زیبا نیست.
هرچند میشود یعقوب را مجاز کل از جز در نظر گرفت و بگوییم مقصود سخن، چشمان او یا انتظار است،اما باز هم تشبیه رسایی نیست.

حالیا دوش مرا یادِ تو آمد به میان

بسیار زیبا

"خاطراتت زده یک جا به دلم چوبِ خَدَنگ"
بسیار زیباست
اما به نظرم تیر خدنگ ترکیب اضافی مناسب تریست و وزن را نیز بر هم نمی زند.

"رفتی از چشم برفت از دلم آرام و قرار"
تکرار فعل رفت زیباست.....و به نوعی اشتقاق هم ایجاد شده است.
با اجازه تان می توانیم این گونه هم بنویسیم،تا از اختیار تغییر کشش واکه هم در لغت چشم جلوگیری شود:

رفتی از چشم و برفت از دلم آرام و قرار

"بی خبر بودم ازین عشق شود بهرِ تو ننگ!"
در این مصرع ضعف تالیف وجود دارد.
خودتان مستحضرید بزرگوار،که باید تمام ملزومات جمله بندی اعم از فعل و نهاد و مفعول و حروف اضافه و... با هم هماهنگی داشته باشند.
عبارت بالا یک جمله ی مرکب است.یعنی یک جمله پایه و یک پیرو که با حرف ربط"که"به هم متصل شده اند.

ولی حرف ربط "که" را نمی بینیم و به جای آن "از"به کار رفته ،که شیوایی کلام را خدشه دار می کند.
بازنویسی صحیح(با حرف که و رعایت تقدم و تاخر ارکان جمله بندی) :
بی خبر بودم که این عشق برای تو ننگ می شود.
***********************

در کل شعر زیبایی بود و لذت بردم

جسارتم را به بزرگی ببخشید

در پناه حق

درود برشما جناب یونسی
سروده ی زیبا و دلنشین
پیروز و موفق باشید

درود شاعر فرهیخته استاد یونسی
این ظرفیت خوب وبزرگوار ی آفرین
دارد همشهری درود برشما در مورد شعر هم دوستان
گفتنی هارا گفتند در این جمع همه ی ما آموزنده هستیم
واز هم می اموزیم واین بسیار ارزشمند است واگر اشتباهی
را پذیرفتیم از دانایی و ارزش ما چیزی کم نخواهد شد
اشعارتان بسیار زیباست و من از خوانش آنها لذت می برم
درود بر همشهری خودم درود

علیکم السلاااااااام
استاده فرهیخته ام جناب نوری معزز..
همیشه اعتقاد دارم که:
منتقد صاحب قلم را بر سر علم اورد.13
................................................
دقیقا موافقم با نظر شما. هیچوقت از انسان در یادگیری کم نمیشود. باعث مباهات است که با دلیل و برهان ادبی از بیتی صحبت بمیان اید... اموختن عیب نیست نیاموختن عیبست.
سپاس از همراهی ......برار ته بلاااااااااارم .
..............................................
لله چی نی بَزِن دل بیقراره
کَحو آسِمونا، دل بَــوِه پاره.....

درود استاد یونسی عزیزوارجمند