سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        باران

        شعری از

        امید خواجوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۶ ۱۷:۵۵ شماره ثبت ۵۹۶۲۳
          بازدید : ۵۸۴   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امید خواجوی

        دست باران را بگیر امشب بیا خیس شویم
        زیر چتر آسمانی که دلش سنگ شده غم دارد
        ظاهرا خوبی ولی انگار تا ته رفته ای
        جاده هایی که تورا پشت سرم قال گذاشت
        یک نفر از وسط کوچه صدا کرد مرا
        دل به تغییر ، به تحقیر ، به انسان دادم
        رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم
        از تو آغاز شدم تا که به پایان برسم
        یک دلخوش بی حالِ پر از جان شده ام !
        دل خوشی را تو نگه دار که من رفتنی ام ...
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۵۳
        درود گرامی
        دلنوشته زیبایی است خندانک خندانک خندانک
        سمانه باقرزاده
        شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۰۵:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        سمانه باقرزاده
        شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۰۵:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۱۳:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدابراهیم میری ((سید))
        شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۱۸:۲۱
        درود استاد ارجمند
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره بختیاری

        دردا به دل عاشق غم مثل یه قندانه اا هر چند که عشق او مانند شب و روزه اا بداهه ه
        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0