يکشنبه ۲ دی
طعنهزن شعری از حمیدرضا چارکچیان
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ۲۲:۳۲ شماره ثبت ۵۸۶۴۶
بازدید : ۴۴۲ | نظرات : ۱۶
|
دفاتر شعر حمیدرضا چارکچیان
آخرین اشعار ناب حمیدرضا چارکچیان
|
طعنهزن تا دید من را در فراق و در خَمود
گفت اگر او جانِ جانان بود در تن مینمود
.
خواست تا من را از این آوار غم بیرون کند
با شماتت روی من پاک از غبار خون کند
.
گفت خارج شو ز جادو و تباهی و فسون
کم بگو افسانهی لیلی و مجنون و جنون
.
بیجهت بیبهره دل را در گرو انداختی
خامِ مژگان و رُخی گشتی و خود را باختی
.
عقل شد در این تجارت نابسامان و خجل
کاخ شاهی دلت را دادهای بر خشت و گل
.
چند هذیان و اباطیل را به هم آمیختی
آبرو دادی ملامت بر خودت آویختی
.
طعنهزن کی بر سرش شد آنچه بر من میشود
من خودم با چشم خود دیدم که جانم میرود
|
نقدها و نظرات
|
بزرگوار من به صنعت شعر بیسوادم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثنوی زیبایی است
جسارتا مقطع تضمین نیست؟