دوشنبه ۲۸ آبان
مرو... شعری از جواد صارمی
از دفتر فصل تنهایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۴۱ شماره ثبت ۵۸۴۷۹
بازدید : ۷۹۷ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب جواد صارمی
|
مرو از دست که از پا به خدا می افتم
دست و پاگیرم و از چشمِ شما می افتم
هر چه کردم که "تو" را جای "شما" جا بزنم
دیدم این بین، فقط "من" ز "تو" جا می افتم
کوچه پس کوچه ی تاریک دلم روشن بود
چاله رادیدم ودر چاه ، چرا می افتم
سقف کوتاهِ خیالاتِ من از نقشِ شماست
دور از آغوشِ شما، سر به هوا ، می افتم
گورِ بابای ضمایر، چه "شما" یا چه "تو" اش
وقتی از قافله ی عشق ، جدا می افتم
سکِّه ی عهد وفاداری من رونق داشت
پیشِ چشمانِ تو دارم ز بها می افتم
اخرین پله ونعشی که به دوش آوردم
بِنِشین گرم تماشا ، ز کجا می افتم
#جوادصارمی
|
نقدها و نظرات
|
سلام سپاس استاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی بسیار زیبا و دلنشین