تقدیم به شهید محسن حججی...
چه خون ها برده ایم بی وقفه از یاد
چه سر ها داده شد با عشق، بر باد
درون خواب و خور، آسایش بکر
چه گشتیم؟ مرد میدان و یم فکر؟
ندیدی سینه های چاک خورده؟
ندیدی چشم های خاک خورده؟
دو چشمی که هزاران بار مردند
دلانی مهربان کاو خار خوردند
دلان مهربان مادران بین
جوانان شهید خاوران بین
ندیدی غنچه های نو سوخته؟
لبان قرمزش را کاو دوخته؟
ببین آن کودکان گریان چه گشتند؟
برای مادران بریان چه گشتند؟
ببین نوباوگی نایاب بینی
ز شلیک گلوله خواب بینی
جوانانِ زمرد گشته در خاک
چمن هایی به سر آورده چالاک
زمین سرزمینم آب دیده
هزاران سربدار ناب دیده
کنون آن جانفشانی باد گشته؟
برون از فکر و از هر یاد گشته؟
کنون آتش زدیم هر عهد و هر بند
دلان با دشمنان گر خورده پیوند
کنون بشکسته است غرّه زمینم
خروش مردمان سرزمینم
درون ظلمتیم و کب گشودیم
که روشن بین گشتیم؟ لب گشودیم؟
سیاست خوانده ایم آن عشق واجد
همه جان دادن مردان جاهد
جهالت دیده ایم جنگ شهیدان
ز دید افتاده شد رنگ رشیدان
نفس ها رانده شد از سینه ی پاک
که هر دم، دم زنی از سینه بی باک
ببین آشفتگی در رزم یاران
ببین طوفان رشک جان نثاران
سراسر علم و عقلِ پندشان را
خطوطِ مشقِ عشقِ بندشان را
ببین او را که درس زندگی کرد
بدان سو جان خود ارزندگی کرد
ستودن از مجاهد صرف بوده است؟
تمام جهدمان در حرف بوده است
جنون و عشق و دین در خونشان یاد
ز مبدا تا ابد گلگونشان باد
بسیارزیبا بود
روح این عزیز شجاع وایثارگرشاد
آفرین برتعهد قلمتان ماجورباشید ان شاالله
می گویند برتقدیمی نقدی نیست
من هم نقاد نیستم فقط از انجایی که درخواست کردید خودتون که اشکالات شعرتون رو بگیم
بااجازه تون نکاتی راعرض می کنم امیدوارم که جسارتم رو ببخشید
وزن شعرتون وزنی روان وزیباست
اما دربعضی ازبیتها دچارمشکله
دربیت اول مصراع دوم
چه سر ها داده شد ازعشق، بر باد
کمی ضعف تالیف داره واگربه جای ازعشق بگوییم باعشق بهتره
منظورتون این بوده که چه سرها ازروی عشق به باد داده شد امااگرباعشق باشه بهتره به نظرمن
ویادراین مصراع ومصراع بعدیش
دلانی مهربان کاو خار خوردند
دلانی به معنای دلهایی است ومعمولا دل رابا الف ونون جمع نمی بندند که دردوسه جاشما اینگونه جمع بستید
گرچه کلمه ی دلانه به معنای دلنوشته گاهی گفته میشه اما درست نیست دراصل وبهتره که ویرایش شه
می تونیدبگید
ودلهایی که دایم خارخوردند.......
تامشکلش برطرف شه البته این فقط پیشنهاده وبس
ویادراین مصراع
ندیدی غنچه های نو، سوخته؟
هجاکم داره وبایدویرایش شه تاوزنش درست شه
وبارمعنایی اش هم کمی ضعیفه ..........
ودراین بیت
ببین آن کودکان، گریان چه گشتند؟
برای مادران، بریان چه گشتند؟
درمصراع دوم برای مادران بریان چه گشتند
تصویر جالبی نداره به نظرم وکمی دم دستی است این تصویر
کلن این بیت اگه یه بازبینی شه بهتره چون خیلی ضعیفه
درضمن ازکلمات تکراری هم نباید زیاد استفاده کرد چون اززیبایی شعرمی کاهه
کلمه ی بین وببین خیلی پشت سرهم تکرارشده درشعرتون
ودراین مصراع هم
همه جان دادن مردان جاهد
وزن دچارمشکله وهجا کم داره
ودراین بیت هم:
ببین او را که درس زندگی کرد
بدان سو جان خود ارزندگی کرد
ضعف تالیف داره درس زندگی داد درسته نه درس زندگی کرد
وارزندگی هم خوب ننشسته درمصراع دومش
ودرپایان هم بیتی آوردید تکراری که دروسط شعرهم هست واین درواقع جهت تاکیدبوده یاهرچیزی درغزل رسم نیست
موضوع «رَدالمَطلع»که قدمای ما، جزو فنون بلاغت دانستهاند و آن را تکرار مصراع اول مَطلَع غزل در مقَطع آن، اصطلاح کردهاند، یه چیز دیگه است میشه مصراع اول شعررادر بیت آخر آورد ولی آوردن یک بیت ازوسط شعردر آخرش ندیدم
اینها البته چیزی ازارزش شعرتون کم نمی کنه بخصوص که تقدیم شهید عزیزی کردینش وباکمی تلاش وویرایش مشکلات جزیی شعرتون اصلاح میشه...............
بازهم ببخشید که فضولی کردم من خودم هم شاگردی بیش نیستم واشعارخودم هم گاهی پرازاشکاله.................
موفق باشید