بسمه تعالی
حباب آرزو از سطح دریا بیشتر دارم
شبیه کشتی بی بادبانم که سفــــر دارم
گرفتار تمناهای سر ســــــــام آور خویشم
مثال رشته ی تسبیح چندین رهگذر دارم
فریب خواب را با بستن چشمم نخواهم خورد
اگر پر بسته ام پــرواز دیگر در نظر دارم
مثال شمع خود سوزی که روشن می کند شب را
هزاران شبنم از اندوه دل در چشم تـــــــــر دارم
همان طاووس در آیینه ی بی زنگ تقدیــــــــــرم
که صد رنگین کمان در پرده های بال و پر دارم
به رای من نمی چرخد فلک وقتی نباشی تو
از آن هنگامه ی جانسوز شام بی سحر دارم
کتاب فضل در وصف تو را هی صفحه بشمارم
من از توصیف زیبای پـــــــدر درآن خبردارم
پــدر مانند سرو سبز سر بر آسمان سایید
از او اندرزهای نــاب در کوه و کمر دارم
قلم در سوگ کس غیر از پدر خونین نمی گرید
قلم می گرید از روزی که من سوگ پـدر دارم
* - در سوگ پدر مهربان و گران ارزش تر از جانم که عاقلانه پا براین دنیا نهاد و عاشقانه زیست و عارفانه پر باز کرد و ما را تنها گذاشت .
قلم می گرید از روزی که من سوگ پـدر دارم
درود استاد بزرگوارم
تلخ اما زیبا بود
براستی که دردبزرگیه نبود پدر اما چه میشه کرد همه مون به ناچاراین دردهاراتجربه خواهیم کرد ..
تسلیت عرض می کنم روحشون شاد ان شاالله
که غم اخرتون باشه وخداوند صبرشو بهتون بده