690-توان-1396/4/18
هنگامِ تفریغِ اندیشه
قبضِ عقیده های ما
ایده ی تو می شود!!
بسطِ مذاهبِ آدمیانِ خاک
در وسعتِ نظر
ایده ی کمالِ این جهان
مخرجِ مشترکِ تفریقِ داده های ما
حاصلِ جمعِ تلاشِ تاریخی بشر
یک مذهب است
انسانیتِ فراگیرِ عام
جذرِ همه ی عشق ها
عدد یک میشود
یک، همیشه یک میشود
خدا بی جذر و کسر و بُردارِ طول و عرض
یک وحدت است
در عینِ کثرتِ وجود
تا همیشه
با همه
و
بی همه
صفر است حاصلِ جبری جهل و ستم
پنهان نمی شود
در حکمتِ حکومتِ نادیده ی خدا
ذره ای
هیچ یا همه
زور و زر و تزویر یک مثلث است
هر راسِ آن
پیکانِ زهرآگینِ حاکمان
در قلب توده های اسیر
جبر است تاریخ و جغرافیا
حساب
اختیارِ ما
هندسه
خلقتِ زیبای پدیده ها
کسر می شود
ثروت و اندوخته های ما
بعد از حسابِ جبر
انتگرالِ دوزخ و عقاب
یا بهشتِ بیکرانِ دوست
بی شک و لامحال
قدرتِ خلق همانند توان
هر یک نفر
به توانِ یک است
دو که میشویم
توان هم دو میشود
یعنی من و تو
دو به توانِ دو می شویم
دستانِ خدا
در دست های مردمِ مصمم است
خلق
بی خبر از قدرتِ خاموشِ خود
مدهوش و ساکت و فقیر
ظالم
زیر رادیکالِ نگاه تیز بینِ مردمان
جذر می دهد
آنگاه حذر می کند
از فشارِ سنگینِ مردمانِ چشم
عدالت و آزادی
اما
هست میشود
فقط
از ریشه ها
ریشه های مشترک
#حسین_زرتاب
موثر و زیباست