خمیــــــــــــــــدم

سلام
زیبا بینی شما زیباست
ممنونم بان عجم

سلام استادم
ممنون

چته شاعرررررررررررررر
بازکه دلت گرفته؟!!!
منم گریه ام گرفت خب

رهی معیری »
.............................................
تابد فروغ مهر و مه از قطره های اش
باران صبحگاه ندارد صفای اشک
گوهر به تابناکی و پاکی چو اشک نیست
روشندلی کجاست که داند بهای اشک ؟
ماییم و سینه‌ای که بود آشیان آه
ماییم و دیده‌ای که بود آشنای اشک
گوش مرا ز نغمه ی شادی نصیب نیست
چون جویبار ساخته ام با نوای اشک
از بسکه تن ز آتش حسرت گداخته است
از دیده خون گرم فشانم بجای اشک
بس کن رهی که تاب شنیدن نیاوریم
از بسکه دردناک بود ماجرای اشک

گل به جمالت
محسن جان

سلام بنو
ممنونم و افتخار می کنم به هم وطنی مانند شما
................................................................
گرم باید بود مانند تنور
داغ باید داشت
هم چون لاله صحرای دل
درد باید داشت در دل
تا دل پر درد را زیبا شناخت
.....................................
دلت عاشق وهمیشه بی درد با درد باشه

سلام
ممنونم
استادذزیبا بین مـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــن
فدای چشمان زیبا بین می شم
حقیرانه ممنونم

نفرمایید شاگردی هستم درمحضر حضرتعالی

سلام مادر گلممممممممممم
تو لالایی سرودن را در گوش فرزندان خودذمی جنی
تو ستاره آسمان ادب این مملکتی
شکسته نفس ی نکنید

سلام پسرم . بخاطر تو بگذار وقت پیدا کنم . چشم یک دو بیتی برام توی ایمیلم بفرست ببینم میتونم دکلمه کنم یا نه . اگر تونستم به روی چشمم

ممنونم یادگاری شما زیباست

سلام بزرگوار شما نیز

سلام
فرمان ده واژه های گویا
استادم
ممنونم

سلام صفری خوب
برادر شاعرم
از درک و زیبا بینی شما ممنونم