سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        امروزها

        شعری از

        بردیا امین افشار

        از دفتر گل سنگ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۱۸:۱۸ شماره ثبت ۵۷۶۲۳
          بازدید : ۵۷۱   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بردیا امین افشار
        آخرین اشعار ناب بردیا امین افشار

        چه شد امروز
        که تنها ، تنهایند
        چه شد که شهر ما آشوب
        رخساره  ها می گریند
         
        اگر امروز سفیریست ز معراج زمان
        دیده دارد به دل از شعشعۀ آن روزها
        اگر از بستر خود ناراضیست
        نغمه دارد به دل از هلهلۀ دیروز ها
         
        دگر امروز نیست دل را
        از یادها یادگاری
        دگر امروز خراب است
        شه پل پیر رهائی
         
        بسته ایم دست به زنجیر
        دل به زیور دنیائی
        عشق به تدبیر
        روی به گلزار آشنائی
         
        خفته ایم خسته
        ز دیدار مکان
        دیده ایم خدعه فراوان
        ز شب آه و فغان
         
        ای دریغ
        از آنهمه مهر و وفا
        صد فسوس
        از گذر عشق و صفا
         
        بلبلان
        همه در قفسند
        لاله ها
        در پرده های ناگشوده می خزند
         
        پر ابلیس
        گشوده در فضا
        بود انسان
        در مرداب بلا
         
        سیر خطیست
        که از زیر زمین می گوید
        وصل خود را
        ز بن تیرۀ خاک می جوید
         
        سخن از راستی راه
        خطاست
        سخن از دیدۀ غمناک
        جفاست
         
        عصر ما عصر دریده
        لب ما مُهر سکوت
        نیم فریاد ز رَستن
        چوبۀ دار و سقوط
         
        نتوان گفت خزان است
        در این دیر خراب
        نتوان ساخت به راهش
        بلوری از خواب
         
        آنچه پُر میکند این شب را
        بیخوابیست
        آنچه روشن کند این ظلمت را
        بیداریست
         
        تا که می جوئیم همه
        ره در پود میانه
        کِی برآشفته شود
        سودای رسوای زمانه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۲۶
        سلام و درود بر شما به شعرناب خوش امدید مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۲۰
        درود بر شما و قدر دان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۰۷:۵۶
        خندانک سلام خندانک به جمع ماخوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۲۱
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم .
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۰۱
        خوش آمدید خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۲۲
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۲۰:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۲۲
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        منوچهر مجاهدنیا
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۱۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک به شعرناب خوش آمدید.
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۲۲
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۱۴
        سلام بزرگوار
        بسیار خوش آمدید خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۲۳
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۲۹
        خوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۸
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما بزرگوار
        خیلی خوش آمدید
        مقدمتان گلباران
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۲۱:۲۵
        درود بر شما و قدردان محبتتان هستم
        ارسال پاسخ
        محمدکدخدائی
        شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۲۳:۰۷
        با سلام وادب گرامی دوست شاعرم !
        زیبا و خوش خوان و بامعنایی بلند بود
        سروده اعتراض به آنچه که نباید باشد وهست
        و آنچه که باید باشد ونیست ! اسحنت !
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۵
        متشکرم استاد گرامی . از نظرتان بهره برده و از سبک نگاهتان مشعوف گشتم . پاینده باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4