يکشنبه ۲۷ آبان
اهریمنان شعری از نوا
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ۲۰:۳۴ شماره ثبت ۵۷۵۷۳
بازدید : ۶۷۶ | نظرات : ۱۸
|
|
دل از تن این مردمان، گویی که غارت گشته است
بر روح دل، اهریمنان گویی چو آفت گشته است
کافر دلان کافر دلان، بانگ اذان ها داده اند
دستانشان بر گوش دل! کر زین کراهت گشته است
اسماء یزدان بر زبان، دل بند شیطان زمان
بر چشم من آخر دلان، آری صراحت گشته است
هر دم، دم از عدل می زنید، دزدید و بر حق می زنید
دزدی ز دست رنجمان، حتما عدالت گشته است؟!
باطن، حریص اژدرسرشت، ظاهر، ملک اندربهشت
نیرنگ این روبه رخان، بنگر چه عادت گشته است
وز رو به رو خنجر غلاف، دشمن برادر گشته است؟
باری نگر از پشت سر، دیدی؟ علامت گشته است
رسم جوانمردان نهیم، جان در ره مردم دهیم
اما که رسم و منطقم، اینک لجاجت گشته است
محسن بپوشان چشم را، بنشان دم این خشم را
خنجر بزن دزدی بکن، دزدی که راحت گشته است
|
|
نقدها و نظرات
|
خیلی ممنون از لطف شما | |
|
لطف دارید | |
|
خیلی ممنون. پس شما هم مثل ما از طرفداران محسن چاوشی هستید ... | |
|
نوکرتم | |
|
از شما بسیار متشکرم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تمنا می کنم فامیلی خود یا مستعار انرا درج نمائید متشکر می شویم