چنانت دوست می دارم .

تقدیم به همسر عزیز و فرزندان مهربانم

چنانت دوست می دارم

. . . . .. . . . . . ......... . .

چنانت دوست می دارم که مجنون داشت لیلا را

چنان دیوانه باشد دل که نشناسم سر از پا را

کجا نادیده عاشق شد کسی بانغمه ای تنها

چنان خیزد به یادت دل که میت لمس عیسا را

نمی خواهم سرم باشد مگر در سجده بر کویت

که گویم رنج دل با کس که داند زجر دنیا را

نمی داند کس این حالت مگر در وقت جان دادن

چنان در تاب باشد دل که ماهی هجر دریا را

بهاری شد مگر جانم که دردل لاله می روید

شقایق را چنان بوسم که مادر طفل نو پا را

گریزان پای چون رویا نمانی در برم لختی

برون از خویش می باید که بینم ماه زیبا را

نمی دانم چه می گوید چو هر عاقل به ره بینم

همین دانم که دل صیدی به منقاراست عنقا را

علی حیدری معاف13881015