امید

سلام بر بانوی واژه ها
متشکرم از حضور و لطفتان
برقرار بمانید

ممنون

درود و ارادت حضرت چشمه
خوش آمدید

سلام
متشکرم از حضور و لطفتان

درود جناب عباسی
از بزرگواری شما ممنونم
برقرار باشید

سلام جناب رمضانی گرامی
خوشحالم که مورد پسند حضرتعالی قرار گرفته
سالم و شاد باشید
ممنون

جناب رمضانی عزیز
اگه امکان داره نظرتون رو درباره این نقد که از استادم دریافت کرده ام بفرمایید:
«"مطمئن باش آخرش ما تا ابد مالِ همیم " عامیانه است و گویشی ست.»
متشکرم

درود سینا جان
در مواردی میشود هجای کوتاه را بلند خواند،و در جاهایی حتی استثناءاً هجای بلند،کوتاه میشود.. درود بر دقتت

سلام استاد دژاگه
در این مدت از شما چیزهای فراوانی آموخته ام
انتقاد شما درباره خروج از وزن را قبول دارم. مجبور شدم "نه" را کشیده بخوانم تا در وزن بگنجد! فکر کردم ممنکن است که این هم از جمله اختیارات شاعری باشد. نیست؟
بهرحال ممنونم از لطف و بزرگواری تان

ممنونم از راهنمایی تون
یکی از اساتیدم درباره این نوشته فرمودند که:
"به نظر بنده مصراع سوم این شعر واج هایی اضافی دارد . مثلا اگربه (عکس ها و خاطرات و عشق هایت حیف نیست ) تبدیل شود ؛ مشکل بر طرف می شود."
نظر شما چیه؟ میشه راهنمایی کنید.

سلام ببخشید فضولی میکنم ولی به نظر من مشکل نداره.

سلامی دوباره بر جناب کارگر عزیز
تو رو خدا من رو شرمنده نفرمایید و با لفظ استاد خطابم نکنید،چون حد سیاهه نویسی چون بنده نیست.
بنده کمینه شاگردی هستم در محضر اساتید.

بله نه را می شود کشیده تر ادا کرد و در این صورت مشکلی نیست.ولی مطمئن نیستم از اختیارات باشد.
چیزی که استاد رفیعی راد اشاره فرمودند درست است و مربوط به اختیارات زبانیست که میشود به ضرورت در کشش واکه ها تغییر ایجاد کرد.چه بلند به کوتاه و چه عکس آن.

زیبا می سرایید جناب کارگر و اینها همه نشانده ی پتانسیل شعر شماست که جای نقد دارد........جسارتم را ببخشید

درود بر جناب رفیعی راد بزرگوار
سپاس از لطف شما
من رو ببخشید که در محضر بزرگانی چون شما بازیگوشی میکنم

جناب کارگر عزیز در باب اون مصرعی که فرمودید
به نظر منم همون طور که جناب رمضانی اشاره داشتند درست است.
"عکسهایت، خاطراتت،عشقهایت حیف نیست"
آخر مصرع در عبارت"حیف نیست"از دو اختیار 1-تبدیل و 2-اضافه استفاده کرده اید که به نظرم مانعی ندارد و مصرع سالم است.
فضولی بنده را عفو بفرمایید

جناب دژاگه عزیز
لطفا نظرتون رو درباره این نقد استادم هم بفرمایید:
«"مطمئن باش آخرش ما تا ابد مالِ همیم " عامیانه است و گویشی ست.»
به نظر شما باید تغییرش بدم؟
ممنون

جناب رفیعی عزیز
لطفا شما هم نظر خودتون رو درباره نقد استادم به بیت اخر بفرمایید تا استفاده کنم. ایشان فرموده اند:
«"مطمئن باش آخرش ما تا ابد مالِ همیم " عامیانه است و گویشی ست.»

درود
نظر لطف شماست
متشکرم
پاینده باشید

سلام جناب رفیعی
حق شماست که از هرجای این نوشته یا حتی از کلش خوشتان نیاید اما...
از دید من این شعر به ظاهر تحکم آمیز، در واقع یک التماس است؛ یک خواهش برای فرصتی دیگر.
گرچه با تحکم آغازمی شود (حق نداری...) اما با توصیه و دلسوزی همراه می شود (حیف نیست...) و با توجیه و استدلال ادامه پیدا می کند (مقایسه با ماه) و به امیدوار کردن ختم می شود (مطمئن باش).
به همه این دلایل من معتقدم این شعر اوج یه خواهش ملتمسانه است برای جلوگیری از قطع شدن رگ حیات شاعر.
بهر روی از حضور و نظر شما بسیار ممنونم.

سلام جناب رفیعی راد
خیلی خیلی ممنونم از کمکهاتون
درست می فرمایید در برخی مصراعهای فرد، وزن تغییر کرده!
این دیگه جزء اختیارات شاعر محسوب نمیشه نه؟
یعنی همه اش رو باید اصلاح کنم؟

سلام بر شما و سپاس از نگاهتان
انتخاب تان افتخاری است برای من و این صفحه
برقرار باشید

سلام
متشکرم از شما
شاد باشید

سلام جناب صفایی
ممنونم
لطف دارید

سلام جناب پریش
حضور شما افتخاری است برای من
متشکرم
پایدار بمانید

درود بر دختر پاییز
متشکرم از لطفتان
سالم و شاد باشید

سلام جناب زمانی
متشکرم از شما
پایدار باشید

سلام جناب تنها
متشکرم از راهنمایی تون
لطفتون کم نشه