سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        یوغ

        شعری از

        فرزین مرزوقی

        از دفتر صدای خاکستر نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۴ شماره ثبت ۵۶۵۸۰
          بازدید : ۶۰۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرزین مرزوقی

        بوکان تنگ
        بر گردن این خیال
        چو یوغی از کردار
        بد سرشت اهرمن،
        در تاک تمنای نگاهت
        چه جان میداد
        بی تقصیر
        وکجاوه این آمال
        در بهت پلشتی
        بازی کودکانه ای را
        مشق مینمود
        تا در تهوع این عصر
        نافرجام
        این واژه های مست
        سرگیجه ای
        از لختی
        را
        در جان تو دیکته ای کنند
        و ماه از قلب آسمان
        انچنان بگریزد
        که جان از کالبد
        پایان این بشر،
        سرمه بر چشمان سرنوشت
        به عبث نقش مکن
        که نافرجامی
        از گاله حلقش
        بر چوبه های دار
        شنیده میشود
        و خاطرت باشد
        این نهر هراس
        اشک مادرانی است
        فاخته
        که گوشه های عمرشان
        را به قداست گریسته اند
        و بغضشان
        طعم همان
        ستاره های
        تلخ  است
        در آسمان
        فرزین.م
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۰۷:۱۷
        خندانک خندانک خندانک درودشاعر ارجمند
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۴۵
        با سلام و درود بانوی مهر
        خیلی ممنون و سپاس
        مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۳۷
        درود گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        ایام تسلیت خندانک
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۰۱
        با سلام و درود استاد گرامی
        خیلی ممنون و سپاس
        مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهلا  اهورایی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۳۷
        زیبا بود
        موفق باشید 🌻🌻🌻🌻🌻
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۰۲
        با سلام و درود بانوی مهر
        خیلی ممنون و سپاس
        مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۴۰
        درود
        بسیارزیبا سرودید خندانک
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۴۹
        با سلام و درود استاد گرامی
        خیلی ممنون و سپاس
        مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۱۱

        شاعر گرامی
        جناب مزروقی
        با سپاس از خلق این اثر با ارزش
        متشکرم
        سلام
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۵۰
        با سلام و درود استاد گرامی
        خیلی ممنون و سپاس
        مقدمتان گلباران خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7