سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        سفر در آینه

        شعری از

        دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )

        از دفتر دفتر نخست نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ ۱۸:۳۶ شماره ثبت ۵۶۴۱
          بازدید : ۹۴۲   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )
        آخرین اشعار ناب دکتر علی حیدری معاف ( فریاد )

        باز شب آمد و تنها شده ام

        بوسه دادم به لب دختر تاک

        در فراموشی خود غوطه ورم

        همرهم نیست دگر پیکر خاک

         

        اینچنین مستم و در آینه ام

        رو به دنیای دگر می نگرم

        آینه وادی خاموشی ماست

        من خموشانه درو رهسپرم

         

        در ره آینه ای بارانست

        آسمان داده زمام از کف خویش

        غصه داریست که با گریه نهد

        مرهمی بر دل درمانده ی ریش

         

        آنچنان تر شده ام از باران

        گوییا غرق به دریا شده ام

        پای لرزان من و راه غریب

        مست و گم گشته به رویا شده ام

         

        پیش رو  شهر بزرگیست عجیب

        آخر اینجا همگان خاموشند

        اسب عصاری "سرمایه" شدند

        تا دم مرگ به جان می کوشند

         

        از تولد همه تشویش به دل

        تا که له کرده ولی له نشوند

         هر که را خوی ددان نیست به سر

        جمله از طایفه ی رنج و غمند

         

        زیر هر سنگ درین غمزده شهر

        لاله ای له شده چون خار نشد

        سرو را با تبر قهر زدند

        چونکه خم بر سر بازار نشد

         

        آه از زشتی این شهر کثیف

        که در او زهر به رنگ عسل است

        نقش دروازه ی این وادی رنج

        سر پر خشم عقاب کچل است (1)

         

        شهر " آزادی " نیرنگ و ریا

        شهر سلاخی قانونمندست

        لای هر دنده ی این چرخ کثیف

        پر ز خون بشر دربندست

         

        مستی ام رفت ازین وحشت دل

        آینه هردو طرف غمناکست

        یک طرف رنگ مجازی و ریا

        روی دیگر کدر و پرخاکست

         

        خسته ام از سفر آینه ای

        دیگر این آینه را می شکنم

        هر شب این قول به لب دارم و باز

        شب دیگر که شود رهسپرم!!

         

        دکترعلی حیدری معاف 1389

         یا عقاب طاس   مظهر آمریکاست و آمریکا نمونه ی سرمایه داری لجام گسیخته .Bald eagle(1)

         

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4