يکشنبه ۴ آذر
ادامه میدم(دنیای نامرد) شعری از احمدرضا محمدی
از دفتر دیوان عشق نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ ۲۲:۱۳ شماره ثبت ۵۶۲۵۱
بازدید : ۲۰۰۵ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب احمدرضا محمدی
|
یه وقتایی دلم میگیره از دنیا
میخوام تنهابشم تنهای ناپیدا
برم توی اتاقم گوشه ی دیوار
بگم دنیا چرا باما چرا با ما؟
بگم بس کن دیگه کردی منو ویرون
شدم تو زندگی سرگشته و حیرون
نمی ذاری برم بالا نمی ذاری
تا می پرسم چرا میگی برو بیرون
بگم کردی منو دلسرد و افسرده
تو با رسمت به من دادی تنی مرده
تو با زهرت زدی نیشی به این جونم
همون جونی که شد یک پیر پژمرده
بگم قلب منو تو غم سرا کردی
تو این رخت منو رخت عزا کردی
تا دیدی من طلوعی می کنم فورا
منو انداختی و محشر به پا کردی
آهای دنیا شکستی بال پروازم
نمیذاری بگم فردارو میسازم
فقط میخوای بشم نقش زمینو بعد
بشینی و بگی گریه نکن نازم
ههه...
الان خوردم زمینو هیشکی پیشم نیست
همه میگن تو ماتی دیگه کیشت چیست
همونا باز میگن جای تو اینجا نیست
نمی دونم که حتی اهل خویشم کیست
همونایی که می گفتن بروبالا
ننرس ما پشتتیم یالا بدو یالا
تا دیدن من زمین خوردم همه رفتن
شنیدم که میگن گمشو برو حالا
همانویی که میجیدن برام ماکت
می شد سردم می پوشوندن به من ژاکت
توی سختی گرفتم دست اونارو
ولی گفتم کمک کفتن خفه ساکت
همانویی که دردامو میفهمیدن
تا پول داشتم به هر سازم می رقصیدن
همینکه بال خونین منو دیدن
چشارو بستن و باهم می خندیدن
اهای دنیا منم یک مرد دل بسته
شدم وابسته شد درهای وا,بسته
تا تنها من شدم تن ها همه رفتن
حالا من موندمو با یک دل خسته
آهای دنیا فقط توراه من خاره
می بینم داری می خندی به من اره
ولی روز میادش که می خندم من
تو اون روز از دو چشمت خون می باره
آره خوردم بدم خوردم ولی دنیا
بدون امید من مونده واسه فردا
اگه صد بار منو انداختی و رفتی
بازم پا میشم حتی که نباشه نا
ادامه میدم و ترسی ندارم من
میرم توقله ها پرچم کارم من
فقط نور هدف رو چشم من دیده
با انگیزه میرم شب ها بیدارم من
ببین دنیا اگه تحقیر بشم بازم
میرم کوهاو دارم حس پروازم
بدون حتی توی توفان اقیانوس
میرم پا می زارم پس تیکه نندازم
توی خونه یه زندونیم و تنها
دلم خونه ولی میگم بازم دنیا:
آهای الگو میشم الگو نمیگیرم
جلو میرم و میخونم من از دردا.....
حسین اسحقی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.