جمعه ۲ آذر
عشق افسانه است... شعری از نیلوفر کاوه
از دفتر اشعار بي نقاب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ جمعه ۵ اسفند ۱۳۹۰ ۲۰:۵۲ شماره ثبت ۵۵۷۲
بازدید : ۹۶۸ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب نیلوفر کاوه
|
ღ ♥ These days I can belive that love is myth...What about you♥ ღ
می بارد از چشمهایم
باران
و به غارت می برد
مروارید چشم هایم را
اشکی که نمیدانم
دلیلش چیست
.
.
شرشر گرم گریه هایم
آرامت می کند؟!
در نیمه شب های دلواپسی؟
روزهای خوب رفته ام را
به من مدیونی!
نگو کاری نکردی...
به چه جرمی دلیل گریه هایم هستی؟
نمی دانی؟!!
می دانم...
خوب میدانم!
.
.
تو بازی ات را عاشقانه جلوه دادی
و عشق من
در این میان
بازیچه ی تو بود...
بغض گلویم کجا مانعت بود
که شکستی آن را؟
.
.
اکنون که حس غریب بی کسی ام
دوباره شدت گرفته
و تنهایی نوازشم می کند
و
دست هایت
قلبم را فراموش کرده...
تو رفتی و من ماندم و
احساسم و تنهایی...
غصه نخور...
خیلی دلم گرفت
دوباره گریه میکنم...
ღ ♥ These days I can belive that love is myth...What about you♥ ღ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.