دوشنبه ۳ دی
غزل شماره پنج شعری از زهره هوشیار محمدی
از دفتر هنوا با شعر نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۳:۳۶ شماره ثبت ۵۵۵۵۱
بازدید : ۶۰۲ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر زهره هوشیار محمدی
آخرین اشعار ناب زهره هوشیار محمدی
|
غزلی زیر پیرهن دارم...نفسی سمت من قدم بردار
سفره را باز کن غزل دارم... دو سه بیت از سر کرم بردار
به دلم گفته ام اگر او را نپذیری تو را نمی خواهم
به قدم گفته ام اگر او رفت نهراس و به سوش خم بردار
سایه هامان بهم گره خورده دستهامان هنوز دور از هم
نیت ام کن بجنگ با قلبم... نبض را پس بده... علم بردار
یک سبد سیب و توت و لیمو را دم دستت گزاشتم تا صبح
بخت داریم و وقتمان تنگ است تند و آرام ... بیش و کم ...بردار
صبح نزدیک را نمی خواهیم...یاکریمی کنار سفرهء ماست
دستهایت چقدرررر یخ کرده از لبم چای تازه دم بردار
پشت در پشت نسلمان عاشق...پشت در پشت عشقمان ناکام
ای فدای حریم چادری ات.... پرده از راز این حرم بردار...
#زهره_هوشیار
@zohrehhoshiyar
|
نقدها و نظرات
|
دوست خوب من سلام و احترام. از مهر بزرگوارانه تون ممنونم | |
|
درود جناب ملایری/ لطف دارید | |
|
درود. ممنونم سایه جان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سفره را باز کن غزل دارم... دو سه بیت از سر کرم بردار
سلام بانو
غزل زیبایی بود