غزل شماره یک

سلام بانوی هنرمند و گرامی به شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران امیدواریم خدمتگزار خوبی برای شما وقلم خوبتان باشیم

خوش آمدید

سلام
به جمع ماخوش آمدید

خوش آمدید

شاعر فرزانه
با سپاس از خلق این اثر ارزشمند
/

خدا کجای زمین بین ما دو تا گم شد
چرا همیشه سر ماجرای ما گم شد؟
چنان به عشق تو ایمان نشست در دل من
که در شریعت من وجههء خدا گم شد
سلام

سلام بانوی ادیب
هزاران احسنت بر قلم توانمندتان
به جمع ما خوش آمدید
منتظر اشعار دیگرتان هستم

از صمیم قلب ورود شمارا تبریک عرض مینمایم
دست حق نگهدار

لبی به من برسان تا نفس شماره کنم
جنون و عقل من اینجا جدا جدا گم ش
................................................
مرحباااااااااااااااااااااااااااااااا

درود بر شما
خوش آمدید

زمین! نچرخ به دور سرم ؛ برم گردان
که بین ِ آنهمه سر، سرنوشت ما گم شد
بسیار زیبا بود بانو

درود ها گرامي ارجمند
زيبا سروده ايد ،دستمريزاد

درود بر بانوی بزرگوار
بسیار زیباست
خوش آمدید

نشد که نیل شود اشک چشم‌ من گر چه
میان دست تو ماهیت عصا گم شد


بسیار زیبا ........خوش آمدید به محفل عاشقان

خدا کجای زمین بین ما دو تا گم شد
چرا همیشه سر ماجرای ما گم شد؟

چنان به عشق تو ایمان نشست در دل من
که در شریعت من وجههء خدا گم شد

من اهل شک و یقین نیستم ولی در مه
شکوه قصر تو از شرم قله ها گم شد

هنوز قصه ی ما چیز مبهمی کم داشت
که فصل "ما" شدن اصل ماجرا گم شد

نشد که نیل شود اشک چشم‌ من گر چه
میان دست تو ماهیت عصا گم شد

تمام عمر غمی پشت خندهء من بود
به آشنا سخن آشنا چرا گم شد؟

زمین! نچرخ به دور سرم ؛ برم گردان
که بین ِ آنهمه سر، سرنوشت ما گم شد

لبی به من برسان تا نفس شماره کنم
جنون و عقل من اینجا جدا جدا گم شد

بمان و پرچم خود را ستون ِ دنیا کن
که باز کافری از جرگهء شما گم‌ شد


سلام و عرض ادب محضرتان بانو محمدی گرانقدرم


درسته که این شعر را الان می خوانم اما همیشه از خوندن اشعار دل انگیزتان لذت برده ام

و این شعر زیبایتان هم ، روح بخشید و جان افزود برایم
بس که از دل و جان می سرایید ، نمیشه از خوندن اشعارتان سیر شد

خیلی دوست دارم رقص قلم پر توانتان را

درود بر شما

زنده باشید به مهر و عشق