شنبه ۱ دی
افسانه ماهتاب شعری از سیده مریم جعفری
از دفتر Told break نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۷:۴۶ شماره ثبت ۵۴۳۷۰
بازدید : ۷۸۸ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر سیده مریم جعفری
آخرین اشعار ناب سیده مریم جعفری
|
تاب زلفش چون ورا مهتاب کرد
از قضا ،قدر زنی نایاب کرد
.................................................
آفتاب ،چون از نجابت اشک ریخت
ماهتاب از دیدنش بارید و سوخت
..........................................................
باران حکایت از غمی در این نفس نهاد
وقتی میان من و تو سیبی نچیده داد
................................................................
ناقوس کلیسا را از چشم منی خوانی
آوای شب باران از اسم منی خوانی
من گمشده ی تقدیر،دلبسته به یک تحریر
آری به مکان یا دل وز عصم منی خوانی
.................................................................
آه و پیمان را به هم ساغر کنند
تا نگاه عاشقان لاغر کنند
...................................................
مگر مجنون نديدي آتش افروخت
سحرگاه سمايش دیده بر دوخت
کجا دانی که مجنون کی کشد آه!
به دانايم قسم کوه از کمر سوخت
.................................................
ماه! پروانه شدن را داني؟
از من و عشق به میخانه شدن را داني؟
...................................................
سیده مریم جعفری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.