سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 10 فروردين 1404
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
1 شوال 1446
  • عيد سعيد فطر
Sunday 30 Mar 2025

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    آزادی ما از نقطه‌ای شروع می‌شود که آزادی دیگران پایان می‌یابد.ویکتور هوگو

    يکشنبه ۱۰ فروردين

    گلهای ابریشم

    شعری از

    سیده نسترن طالب زاده

    از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۰:۳۷ شماره ثبت ۵۴۳۲۰
      بازدید : ۸۰۳   |    نظرات : ۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    شبی مرا از آشیانه ی شمعین آوندهایی رها  
    این  طلوع غمگین طلایی تب
    به نغمه های پرز غروبانه ی  آغوشت ،
    پناه بده
    مرا به شوکران گس آبیرنگی نُت
    و بِه آمرزش،
    پناه بِده !

    در ارتعاش کهنه ی آفتابشاران مغموم ارژن
    ای ممنوعه ترین به استعانت نبض !
    و دگردیسی خنیاگران نیلی موج
    از وقار خاموش صحراهای ِ در خزان

    .
    .
    .
    ای بامدادان خسته ی هزار قرن خفته ی گنگ
    که سرود رومی فوج نرگسها در باله های پروازی
    ،،،پناه بده

    من از تجسد غریزه ی بوسه
    در تاختهای آهوان وحشی کال آمده اَم
    و تکرار بنفشه -خیزان رسخ
    بر کالبد   بهار ارساها

    زیر باران دشتهای ابریشم انگشتانت !
    ای ژرفین غوطه های سُربی سنگینِ بیگناه ،
    پناه بِده!

    مرا
    و تمام خلع آمرزش عشقرا
    به تبطر صبح،
    که من از بکارت  واپسین لاله های احمر کهکشانها
    می آیم
    از قلب گنبدهای کوکبی دور،
    به شراره ی دژهای سردسیری اندامت
    و تمام اقلیمهای گرم ستونی بلَنـــــد

    .
    .
    .
    و تنفسی عمیق در لوقا،
     
    و مکثی غریب و بیپایان

    .
    .
    .
    مرا  از پوستین مغنیان شهید
    به تارهای سکوت نسک خدا،پناه بده
    که من
    از نسلهای مریمانه ی محض، 
    جاریم
    به درخش سوری سرده های جیر و حریر دستانت ،

     
    .
    .
    .
    به تجسد شارحی اریب
    .
    .
    .

    ای مستور زخمی قبایل لیلا !!در ماه!
    در یراقهایِ دنباله دار لـَخت یلداییم
    در شروع غزلخانه های راز،،

    مرا به درای آرامش آیینه ها پناه بده!

    که من از دیوان کاهرنگی عشق،
    به آیین شرابه های شعر الجبال شور ،می ریزم
    که من از شور بِه ..
    تراوش گداخته ی اشک
    .
    .
    .
    و از طنین آرون رقصنده های  رقیق برف و سیماب
    به کوهساران معلق شانه هایت، آمده اَم

    ای در منِ من!

    و انزوای سپیدارهای شاعرانگیم به جنون
    ای گریه ی کودکانه  ی شطح
    و ابتذال شریعه ی آتش به ریِشناکیِ خون
    ،
    در دستهای من
    این پامچالهای صبح
    آهنگهای شکسته تا همیشه رو به آغازند
    مرا به سرزمین عطرهایت
    پناه بده!
     
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    امارفا - آمارگیر رایگان سایت
    2
    در حال بارگذاری