سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 30 آبان 1403
    19 جمادى الأولى 1446
      Wednesday 20 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۳۰ آبان

        عشق و کشک

        شعری از

        آرمین اسدزاد (الف)

        از دفتر طـلایـه دار نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۵ شماره ثبت ۵۴۰۵۵
          بازدید : ۱۷۳۱   |    نظرات : ۱۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مرا به شاعرانه‌هاىِ عشق وُ كشك
            بـه عـاشـقـانـه‌هـاىِ مبـتـذَل بكوب
               بِـكِـش مـرا در امـتــدادِ هـر غـزل
                      به عجـز وُ لابه‌هاىِ مُحـتَـمَل بكوب
         
        بـه جـاىِ گـفـتـن از درامِ زنـدگى
              فقـط بـه طـبـلِ عاشـقانگى بكوب
                 بِـكِـش مـرا به جمـلـه‌هاىِ عـاريـه
                     به شـرحِ تـازه‌اى ز كهنـگى بكوب
         
        گريختم من از دوبـاره‌هاىِ شعـر
             تو هِى مرا به شعرِ بى‌هنـر بكوب
                    بِكِش مرا به جُنگِ شِعر وُ مِعرِ خود
                         به عـاشـقـانه‌هاىِ مُـحـتَـضَـر بكوب
         
         
        * * *
         
         
        مبتذل: تکراری ، بسیار گفته شده
        محتمل: احتمالی ، ممکن
        درام: نمایش ، طبل
        عاریه: قرضی ، مصنوعی
        جنگ: دفتر شعر ، آلبوم
        محتضر: مردنی ، رو به مرگ
         
         
        #نو_بسراییم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۴۱
        درود بر آرمین عزیزوبحث بسیاربه جایی که امروز درشعرش پیش کشید بانام رستاخیزکلمات چیزی که متاسفانه دراشعارامروز ما کم به چشم می خوره ودرواقع کم رنگ شده صفحه ات همیشه پرباره واین نشان ازمطالعه ی زیادیه که داری وتلاشت درراه اموختن وآموزش ادبیات این مرزوبوم ستودنی است دست مریزاد وخسته نباشی
        به بحث خوبی اشاره داشتی درشعرت وانتقاد کردی ازعاشقانه هایی که مثل قارچ های سمی سربرآورده اند در دشت ادبیات این مرزوبوم باتصاویری کاملن شبیه هم وتکراری ومن یکی ازعلتهای این رشد بی رویه ی عاشقانه های تکراری را عدم مطالعه ی شاعران می دانم وعلت دیگر راهم همین فضای مجازی که متاسفانه باعث شده که شعرا همه شبیه هم شده وبماند تصاویرتکراری اش که دزدی وحتی سرقت راهم آسان کرده چاپ کتاب هم که واقعن مشکل شده به خاطر هزینه های بالایش وهمه هم دست به قلم شده اند ودرفضای مجازی اشعارشان را منتشرمی کنند ومتاسفانه عده ای تنبل هم فقط وفقط کپی برداری می کنند وبه نام خودشان منتشرمی کنند که دیگر قوزبالاقوز است !
        وازهمه مهم ترهم اینکه دیگه تمام شعرهاهم شده عشق وبس انگاربماندتصاویرتکراری اش فکروذکر شاعرها فقط وفقط شده انگارعشق وبس!جامعه ی امروز درگیر مسایل ومشکلات فراوانی است وای کاش که ماشاعران بیشتربنویسیم ازاین دردها
        درست است که شعرهمان عشق است وبس ومن خودم هم شعرعاشقانه زیاد دارم واتفاقن ازتمام اشعارهم بیشتردوستشان دارم تمام شاعران ما ازرودگی و سعدی و فردوسی وحافظ کرده تا الان هم شعرعاشقانه داشته اند واین عیب نیست اما نه اینکه تمام فکروذکرشان همین باشد
        شاعرهم مثل تمام ادمهای معمولی لحظات متفاوتی رادرزندگی ودرطول روز تجربه می کند که در اشعارش اثرمی گذارد گاهی آنچنان عاشق است که ازمجنون دست کمی ندارد وگاهی چنان عارف میشود که علمای دین هم به گردش نمی رسد واین اصلن بدنیست اما اما دارد.........
        عشق چیزخوبی است اشعارعاشقانه همیشه موردعلاقه ی مخاطبان بوده اما اگرنگاهی به اشعاراکثر شاعران موفق ومطرح ایران وحتی دنیا می بینیم که نه تنها تصاویراشعارشان بسیاربکرو زیبا بوده بلکه زبانش هم بسیار متین وبا لطافت ووسواس خاصی ازعشق سخن گفته اند وپاراازدایره اخلاقیات فراننهاده اند ولی متاسفانه شاعرامروز کم مانده که فیلم سکسی ازخودمان بگیریم وشعرمان را بنویسیم زیرش وکیف هم کنیم وافتخارکه ماشاعریم غافل ازاینکه با این
        با این ژست روشنفکرانه ای که گرفته ایم گند زده ایم به هرچه شعراست شعریک هنرپاک وبرتراست وباید حرمتش رانگه داشت نه اینکه فقط صرف گفتن احساسمان باشد آنهم کاملن تکراری یک تصویرجدید هم در آن به چشم نمی خورد که البته قصدتوهین به هیچ کس راندارم واول به خودم ایرادمی گیرم که خودم هم مدتهاست درجا می زنم واون جور که باید این رستاخیز کلمات درشعرم به چشم نمی خوره متاسفانه وبه جای مطالعه وکندکاش وجستجو فقط وفقط اکتفاکرده ایم به احساستمان وهر انچه که دستمان می آید برصفحه ی کاغذها جاری می کنیم وبه نام شعر درفضای مجازی صادرش می کنیم ..
        اشعاری تکراری که خودمان راهم به والله گاهی خنده می گیرد!
        من معتقدم هیچ کس چه زن وچه مرد ازعشق بدش نمی آید همه دوستش دارند اما چقدرخوب است که وقتی درشعرازعشقمان سخن می گوییم کمی احترام عشق راهم نگه داریم کمی خط قرمزهارارعایت کنیم !اگر نمی توانیم راجع چیز دیگری بنویسیم لااقل همین مقوله ی عشق را بازبان وتصاویرجدیدتر ابرازکنیم
        اما هر حرفی شعرنیست گاهی بعضی شعرها فقط وفقط قلیان احساسات است وبس تصاویرش کاملن تکراری وگاهن هم که سرقتی است وکپی برداری ازروی همدیگر..........
        ببخشید اگه کمی بحث طولانی شد باتمام این حرفها برای تمام شاعران واشعارشان احترام قایلم واصلن درست نمی بینم که بخواهم ازبالا نگاه هیچ کسی کنم اما اینها حقایقی هستن که متاسفانه درادبیات ماوجودارند ونمیشود به آسانی از آن ردشد وگاهی باید یه تلنگری به خودمان بزنیم ودرواقع شعر جناب اسد زاده هم قصدش فقط وفقط همین بوده وتنها هدفشان ازایراد این نظرات ومطالب پیشرفت وآموزش بهتروبیشتر ادبیات اصیل وغنی ایران زمینه وبس
        ان شاالله که به جای جبهه گیری کمی اندیشه کنیم وهمه باهم به عنوان قشر فرهیخته وشاعر ازاین درجازدگی خلاص شیم وبهتروبیشترپیشرفت کنیم ........
        وحال بگذریم البته که ازبحث اصلی که همان رستاخیزکلمات است کمی فاصله گرفتیم
        اینکه می گوییم رستاخیزکلمات امیدوارم دچاراشتباه هم نشویم رستاخیزکلمات معناش این نیست که فقط وفقط باید به ظاهرشعراکتفاکرد وتصویرش مهم ترازمعناش هست نه چه خوب ایست که یک شعر هم ازلحاظ اندیشه ومعنا دردرجه ای بالاباشد وهم ازلحاظ صورت ظاهری وقالبش
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ادامه دارد.............
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۴۴
        حتی خوداستادشفیعی کدکنی هم که کتاب رستاخیز کلمات رانوشته اند دراعتراضاتی که به ایشان ازطرف مخالفانشان شد اذعان داشتند که قصد نویسنده روایت تاریخی جریان فرمالیسم روسی است و نه دفاع از آن و امیدوار است کسی او را به انکار هدف و آرمان در ادبیات و هنر متهم نکند.
        بحث دربارۀ صورت و صورت‌گرایی به هیچ روی انکار جوانب تاریخی، اجتماعی، فلسفی و آرمانی فرهنگ بشری نیست. آنها اموری هستند که بدیهی‌بودنشان نیاز به توضیح ندارد؛ حتی صورت‌گران روس هم در دورۀ کمال کارشان این حقیقت را امری بدیهی می‌دانسته‌اند.
        نویسنده در این گفتارها هرگز نخواسته است تا در حد یک مترجم صرف باقی بماند و اگر آنها اشاره‌ای به یک ویژگی در شعر پوشکین یا لرمانتف کرده‌اند، با جان‌کندن و آوانویسی‌کردن آن عبارت‌ها، حرف‌هایی بزند که نه خود نویسنده می‌فهمد و نه خواننده. نویسنده در این گفتارها همین که فهمیده است بحث بر سر چه مسئله‌ای است، کوشیده تا شاهدی برای آن از شعر مولوی، خاقانی، سعدی و حافظ پیدا کند که هزار بار «فرم» را بهتر از پوشکین یا لرمانتف می‌شناخته‌اند و هرگز راوی بی‌دخل و تصرف حرف‌های آنان نبوده است.

        مفاهیمی همچون «فرم»، «آشنایی‌زدایی»، «رستاخیز کلمات»، «ادبیت»، «هنر سازه»، «وجه غالب»، «پیرنگ»، «ساختار»، «مایگان»، «قهرمان لیریک» و «تکامل ادبی» که از رهگذر مکتب صورت‌گرایی روس وارد فرهنک اروپا و آمریکا شده است، با تمام تحولات علوم انسانی قرن بیستم و بیست و یکم گره‌‌خوردگی یافته است.

        شناخت فرم نه تنها برای هنرمندان ضرورت دارد و نخستین و تنها راه پیشرفت کار آنهاست که پژوهشگران را نیز به مانند عددنویسی در علم ریاضی است.
        علاقمندان رابه مطالعه ی این کتاب دعوت می کنم رستاخیزکلمات
        اثراستادشفیعی کدکنی بدون شک خواندن این اثر بسیارسودمند خواهدبود..........

        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۱۰
        درودها به بانوی عزیزم خندانک
        بسیار بسیار ممنونم از محضرتان
        که هر حرف نگفته ای که زبان الکنم از گفتنشان قاصر بود را با ترکیبی از علم و تجربه و درایت، به رسایی هر چه تمامتر فرمودید.

        حتی خودم که آغاز کننده ی بحث بودم، سه بار فرمایشات بانو عجم را مطالعه کردم و بهره ها بردم.

        هر دوستی، هر نظری را چه در موافقت و چه در مخالفت دارد، مطرح نماید که کاملا برای مباحثه آماده ام. نه برای اینکه خدایی نکرده کل کل کنیم بلکه برای اینکه از دیدگاه های متفاوت آگاهی بیشتری هم برای بنده و هر مخاطب دیگری حاصل شود.

        سپاس ها و درودتان خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۳
        سلام مجدد
        بحث موافق یا مخالف بودن نیست هرکس نطری دارد و قابل احترام
        اینکه اشعار کنونی که سروده می شود عاری از واژه های بکر است قبول
        ولی احساسی که شخص در سرودن یک شعر دارد پس چه ؟ شعر قلیان احساس است که به صورت بداهه از دل بر می اید با این اوصاف باید تمام اشعار زیر سوال بروند البته اشعار خودم را هم شامل خواهد بود
        بحث رستاخیز کلمات منوط به مقتصیات زمان است و هر دوره به مثابه ی خود قطعا دارای این کنش بوده و هست چیزی که مطرح است کم رنگ شدن واژگان ناب و بکر در دست وبال شاعر است و این فقط و فقط با مطالعه فراهم خواهد بود .
        گریز به گذشته و یاداوری داستانهای عاشقانه و عارفانه هرگز بوی کهنگی نمی دهد و همیشه تازه خواهد بود فقط چیزی که مهم است چگونگی به کار گیری از ان در اشعار است .که طراوت خود را باز یابد
        اینکه در اشعار از واژگان پست مدرن بی اساس در شعر استفاده شود به نطرم رستاخیز ی صورت نمی گیرد و نخواهد گرفت
        اوردن کلمات قلیان و سیگار و برخی وازگان رکیک !!! رستاخیز نیست
        سبک. هر شعری متفاوت بوده و هست .در هر صورت موافقم با این که شاعر باید در پی خلق تصاویر بکر باشد هر چند گریز به مصامین گذشته هم داشته باشد
        با سپاس
        خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۰۵
        درود بر شما و شعر سرشار و صفحه ی پربار شما خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۰:۱۷
        درودها خندانک
        این سروده، انتقادیست به شاعرانه ها و الی الخصوص عاشقانه هایی که به جای طرح تصاویر تازه، همچنان از همان تصاویری بهره میبرند که صدها سال پیش باب بوده.
        شاعری یعنی کشف و شهود!
        تقلید صرف و چیدن مکررات کنار هم، نامش شاعری نیست بلکه فقط نظم سرایی ست و لا غیر ...
        دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی جمله ی بسیار گویایی دارند که به تبعیت از شاعران عصر طلایی روس بیان نموده اند: \"شعر یعنی رستاخیز کلمات\" تعمق در همین جمله کافیست تا ...
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۱۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر آرمین عزیز
        تسلط و بی همتایی خود را در شعر کهن و عروض به رخ کشیدید و حرفی نماند برای قضاوت که پارسال هم شاهد بودیدگفتم در این موارد بی نظیرید. در مورد سرودن شعر نو هم نور علی نورید. چه بهتر.
        اما انگار همیشه باید یک جای کار لنگ بزند. مگر می شود اگر شعری سروده شد انگشت اتهام " تکرار " را به سویش دراز کرد. مگر ممکن است فردی صحت را در شعری دریابد و از تقلید به همان روش بازش داشت؟
        مگر قرار است همه بنیانگذار مطلبی نو باشند؟ آیا ممکن نیست که من نوعی ظرایف و نکاتی را در اشعار شما ببینم و به اقتفا و تقلید از شما با بضاعتی که دارم نسرایم؟ به نظر شما محال نیست؟
        این شخص شما نیستید که من نوعی از او تقلید می کنم. من از روش و طرز بیان و موارد پسندیده ای که در سرایش شماست تقلید می کنم. هر چند تکرار باشد و تکرار و تکرار.
        آن شعر که اصل و پایه دارد
        حرفی است که عمق و مایه دارد
        تکرار به گفتگو مجاز است
        جایی که سخن کنایه دارد
        شعری که به پایه ی صحیح است
        گه گاه نظر به آیه دارد
        اشعار قدیم همچو روح است
        روحی که همیشه سایه دارد
        فرزند برای عشق مادر
        آن مهر کجا به دایه دارد
        میدان شعور ناب باز است
        شاعر ز چه رو گلایه دارد
        خندانک
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۳۲
        درودها به دوست بزرگوارم خندانک
        به بنده لطف بسیار دارید وگرنه خودم نوآموزم و شاگردی میکنم در محضر دوستان.
        صحبتم اصلا این نیست که هر کس باید "مفاهیم" یا "مطالب" جدیدی خلق کند که اگر اینجور بود، همه در سیل "مفاهیم" غرقه بودیم ...
        تمام حرف در باب "تصویرسازی" است که متاسفانه اگر مثال هایی بیاورم از دوستان که عینا یک تصویر را با زبانی کم و بیش یکسان، به تحریر کشیده اند، توهین تلقی میشود، وگرنه ...
        و اتفاقا برعکس چیزی که از شعر یا کامنت زیر شعرم برداشت کردید، کاملا با فرمایشتان موافقم که اصولا شعر موفق، شعریست که بر قامت اشعار کهن تکیه داده باشد.
        این همان روند تکامل طبیعی هر پدیده ای اعم از شعرست.
        پس باز تکرار میکنم که صحبت از خلق مضامین و ... تازه نیست بلکه فقط به تصویرسازی تکراری منتقدم.

        ممنونم که وقت میذارید و بسیار خوشحالم که اهل مباحثه هستید خندانک

        بخت یار خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۴۲
        درودی دوباره
        آرمین عزیز لطف دارید به بنده و سپاسگزارم که به این سرعت پاسخ دادید .
        ببخشید این ملا لغتی کلاه نمدی را اگر خرده می گیرد .
        در بند دوم شعرتان " عاشقانگی " را با " کهنگی " قافیه کرده اید. بی تردید از نگاه نافذتان جا افتاده. بد نیست دستی بکشید به سر و رویش که حیف است سروده تان ایراد داشته باشد .
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰
        سلام مجدد خندانک
        دوست بزرگوارم متوجه نشدم که چرا کهنِگی و عاشقانِگی در قافیه صحیح نیست. اگر لطف کنید و توضیح بفرمایید بسیار ممنون میشوم.
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۵۴
        درودی دوباره و دوباره
        کسره ای که در زیر " ن " در دو قافیه قرار داده اید کار بنده را راحت تر کرد . حرف " روی " را " نون " گرفته اید و " کسره + گی " مصوله است. حرف ماقبل حرف روی در قافیه اول صدای کشیده دارد و در قافیه دوم چنین نیست .
        اگر رفرنس معتبر لازم است طبق نسخه ارائه کنم؟
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۵
        درودهای متوالی خندانک
        به نکته ی خیلی جالبی اشاره فرمودید که برایم تازگی داشت.
        سپاس ها که به بنده افزودید خندانک
        و لطفا اگر مقدورست منبع را هم معرفی بفرمایید.
        نه برای اینکه به درستی فرمایشتان شک داشته باشم! بلکه برای مطالعه ی بیشتر و آموختن ...
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۱۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۳۸
        ببخشید که ول کشید مجبور شدم مروری داشته باشم و نکاتی را از کتاب المعجم فی المعائیر اشعار العجم که جامع ترین نسخه ی این کتاب که مجموع تغییرات هر پنج نسخه ی اصلی این کتاب است برایتان ارسال کنم .
        در فصل قافیه
        ص 152
        ص 154 خط 7 تا 10
        ص 162 چهار خط آخر صفحه
        ص 180 - پاراگراف دوم - بحث اختلاف حروف ماقبل روی که یکی از مهمترین مطالب در مورد بحث مورد نظر جنابعالی است
        ص 190 بحث حرف ردف و ص 191 که عینا آن را دوباره بازنویسی می کنم
        در اشعار مردفه التزام ارادف زاید و اصل واجب است و به هیچ وجه تغییر آن جایز نیست .
        و کلا مباحث بسیار زیاد و نکات بسیاری در این بخش کتاب موجود است که امیدوارم بتواند مثمر باشد .
        عزت زیاد
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۵۲
        درودها خندانک
        جناب سلیمی بزرگوار نقدی به قافیه وارد نمودند و بابی گشودند به یکی از مباحثی که بین علما ذکر اختلافش هست.
        از آنجا که ادامه ی این مباحثه در فضای دیگری صورت گرفت و همینطور بنده ایرادی که ایشان وارد کرده بودند را برای چند تن از اساتید از جمله استاد شیخی بزرگوار که معرف حضورتان هستند، نقل به عین کردم و پاسخها دریافت کردم، نتیجتا به اینجا رسید:
        جناب سلیمی بر طبق کتابی که به عنوان منبع فرمایشاتشان آورده اند، کاملا صحیح فرموده اند.
        اما علمای ادبی جدیدتر از نویسنده ی کتاب مذکور، این ایراد را رد کرده اند.
        پس قافیه صحیح است.
        به عبارت دیگر اختلاف آرای ادبای جدید و قدیم مطرح است که قدما این نوع از قافیه را غلط و ادبای جدید این نوع قافیه را صحیح خوانده اند.
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۲۲
        جناب اسدزاده عزیز
        این چگونه نتیجه گیری است که می فرمایید؟
        " پس قافیه صحیح است "
        اگر بنده برای اثبات کلام به زعم خودم و تایید شما چند رفرنس معتبر ارائه دادم مبنی بر این که حرف ماقبل روی در قوافی یک شعر نمی تواند مصوت کشیده باشد و در قافیه ای دیگر در همان شعر مصوت کوتاه شما هم منبع معتبری ارائه کنید مبنی بر این که اساتید عروض جدید این قاعده را رد کرده باشند. شاید اگر دلیلی معتبر ارائه کنید قابل بحث تر باشد تا اینگونه پراکنده گفتن و به این شکل محکم نتیجه گرفتن.
        ارادتمندم و منتظر پاسختان خندانک خندانک خندانک خندانک
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۴
        به به ... دوست خوبم این دومین باره که کامل نمیخونید مطالبمو ...
        بحث کامل را در خصوصی برایتان فرستاده ام (قبل از اینکه اینو ببینم)
        پس خلاصه میگم:
        از پاسخ هایی که از اساتید گرفتم و همینطور مطالعه ی قسمتهای مشخص شده ی منبع مورد نظر شما به این نتیجه گیری رسیدم:
        منابع شما میفرماید غلط است
        منابع بنده عرض میکنند که صحیح است
        پس نتیجتا با یک اختلاف نظر تاریخی طرفیم!
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۷
        درود دکتر جان
        لطف می کنید اگر گوشه ای از منابع جدیدی را که ذکر کرده اید برای کلاه نمدی های قدیمی باز کنید، شاید سوء تفاهم برطرف شد و تفاهمی حاصل شد. البته اگر مثل بنده نام منبع را با ذکر صفحه و اشاره به موضوعی که مدنظر دارید را مشخص کنید.
        سپاسگزارم
        عزت یاد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبر رشنو
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۹

        درودها

        عالی سرودی در مضمون
        وشعر گرانمایگی اش به پیامست و مضمون واگر آراسته به تصاویر بهتر
        واین شعر خیلی جالب در سلاست تام
        پیام ارزشمندی را بر ملا می کرد البته در کنایات وا ستعارات
        و واژه های خوب و روانی در کلام عالی ونظر به بار معنایی کلام که عالی بود
        وبه کار گیری خوب کلام که محاوره بود مانند "کشک "
        که عالی معماری شده ودر کاربردی کار آمد
        که کار ی که از اون بر می آمد از دیگر کلمات کمتر
        و این نشان از چیرگی بر بکار گیری کلماتست
        و در معنی و پیام حرف داشت که بروز بود و درخور و درد بخور در سرایش و شاعرانگی
        که واژه ها وترکیبات و رنگ و لعابهای ادبی حتی و و زن و دیگر لوازم شعر
        همه وهمه محملی جز برای رساندن پیام واحساس بلند نیست
        و این تعهد و رسالتیست که در ابتای این شعر آورده شده به نیکویی تمام و تذکاریست بلند مرتبه
        که برای چه باید شعر گفت و برای کی ؟
        و اصلا شعر برای شعر وهزار بیت برای بیت کافی نیست
        و تو اگر گوشه ای از غمگنی نگا ه روز را
        بر گرده ی خفته ی واژها بار نکنی
        پس شعر جز عبث نخواهد بود وجز سرگردان و سر در گم حاشیه های فرساینده در شاعری نخواهی ماند
        و بزعمم همین بس که شعر با توجه به پارامترهای دیگر شعر
        جانمایه ی ارزندگی خود را به تماشا بگذارد در انتقال و بزرگنمایی پیام در دید آفتاب گون قرار دهد تا بصارت افزون شود
        به نیکویی و روشنی و هر چه آرمان برترست
        واین شعر این گران ارجی را داشت در زبانی یکدست و با معرفت در چینش بهنگام و اژه ها و استخدامشون در صف هدف و این شعر این بکرد به درستی
        و درود و دستمریزاد ش باید گفت

        این کمی از دینی بود در رسالت وتعهد شعر که در حد مقدور ضیق بیان شد و شرحی مبسوط در این می طلبید
        و مشحون بود از کنایات و دیگر آراستگی های کلام
        که در نوع خو فراز بودند و در خور کنکاش
        و شعر موفق و دارای احساس بلند و از همه با لاتر پیام که این ارجمندیست برای یک سرود شایسته ی تحسین بلیغ
        و با ارادت تقدیم و خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۲۴
        درودها جناب رشنو عزیز خندانک
        خیلی به بنده محبت دارید
        به خدا که لایق این هم تعریف نیست این شاعر و شعرهایش ...

        سپاس از حضور پرمایه و طبع والایتان که از چند خط ناچیز بنده به این حجم از الطاف تقدیر کرده اید. شرمنده نمودید بزرگوار خندانک

        در سلامت و سعادت خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۵:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۰۶
        دکتر جان سلام
        واقعا هوشمندانه حذف می کنید و هوشمندانه تر مباحثی را که با موضوع بحث قوافی بند دوم چهارپاره ی شما اصلا مرتبط نیست وصله پینه می کنید. هزاران احسنت برای هوشیاری تان
        در خصوصی هم برایتان توضیح دادم که قوافی موصوله ای که استاد شیخی بزرگوار ذکر کرده اند کاملا صحیح است و در صحتش تردید نداشته باشید. ولی به یک نکته دقت کنید:
        مقبره ها - پنجره ها - شب پره ها و ...
        هاء غیر ملفوظ در همه ی موارد نقش حرف روی را ایفا نمی کند. پس حرف روی بر " ر " واقع شده. اما صدای ماقبل حرف روی در همه ی قوافی مذکور استاد شیخی متجانس است یعنی همه ی اصوات کوتاه است ( خواه کسره ، خواه ضمه یا فتحه ِ یا ُ و یا َ ) - متوجه می شوید که در حرف ماقبل روی در هیچکدام از این قوافی مصوت کشیده ( آ ای او ) نداریم - به خاطر همین مطلب و به واسطه ی وجود " ها " موصوله به قوافی مذکور ایرادی در این قوافی که استاد شیخی به کار برده است نیست.
        نمی دانم زبان من درست نمی تواند یک مسئله ساده را ادا کند یا واقعا دوست ندارید بازگویی این مطلب را.
        به هر حال هر طور صلاح بدانید و من هم اصراری ندارم.
        خود دانید خندانک خندانک خندانک خندانک
        عزت زیاد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۵۲
        اولا چی حذف شده؟
        دوما چی وصله پینه شده؟
        سوما چرا از مطالب فقط قسمتی که بر وفق مرادتانست را برداشت میکنید؟
        جناب شیخی صریحا اعلام کردند که قافیه های شما ایراد ندارد!
        چهارما یک کتابی از چندین قرن پیش علم کردید و به سینه میکوبید که اینجا گفته غلط است؟ مگر وحی نازل شده؟
        پنجما ایراد بنی اسراییلی تراشیدن که کاری ندارد!
        ششما این همه آدم میخوانند و هیچکس نمیفهمد قافیه ایراد دارد، یکی شما فهمیدید؟ آفرین زرنگ!
        هفتما احتیاجی به حرف این و آن نیست که! گوش خود را قاضی کنید و مثل مرد بگویید: به نظرم قافیه ایراد دارد! پس چرا پشت مرده های صد کفن پوسانده سنگر گرفته اید؟
        هشتما ... نه بهتره سکوت کنم
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۳۱
        سلامی دوباره دکتر جان
        راستی داشتم اشعار جناب راد صادقی حساس را بررسی می کردم به شعری رسیدم به نام دو رویی. در این شعر هم بانو عجم و هم جنابعالی بر این قاعده که اینجا برای هزارمین بار گلویم را دارم پاره می کنم و بازگو می کنم صحه گذاشته اید و کاملا عرایض من را تایید کرده اید عزیز دل برادر .
        به این نشانی http://sherenab.com/Pages-View-53879.html
        فکر می کنم برای این سرسختی شما کاسه ای زیر نیم کاسه است.
        درست حدس زدم ؟ ای شیطون !!!!!! با ما هم بعله !!!!!! سر کارم!!!!
        برای همه ننه و برای خودمون زن بابا !!!!!
        به خدا چشمم پینه بسته از بس جوالدوز فرو رفته داخلش!!!!
        رحمی ، انصافی !!!!!!
        به هر حال دمتان گرم
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۴۵
        نه خیر گویا سرما کمر همت بسته اید که بگویید شما درست میگویید!
        این همه اصرار چرا آخه؟
        در شعر مذکور نوشته ام (آدمای... و ششدانگند) در جای خود ننشسته که کاملا بحث معنایی ست و چه ربطی به قافیه دارید؟
        میگویند کافر همه را به کیش خود پندارد، گویا اینجا مصداق خود را یافته! جدا چه کاسه ای زیر نیم کاسه تان است که به این نهایتا به این لحن و ادبیات و به هر دری زدن رسیده اید؟

        چی بگم آخه... مشتی زشته به خدا این کارا...
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۰۲
        ببخشید دکتر جان
        من از بیخ و بن اشتباه گفتم و لحنم هم خیلی خیلی بد بود و نادرست و جسورانه نسبت به شما.
        اصلا کلا معذرت می خوام از شما.
        همیشه حق باشماست.
        ما که حرمتی نداشتیم که شما بشکنید.
        ولی در نظر داشته باشید این مرده های صد کفن پوسانده این بنا را برپا کردند و من و شما داریم از آن استفاده می کنیم.
        ممنونم و استفاده بردم از طالب علمی که گزینه نقد را باز کرده و سرمشقی است برای بقیه.
        مورد هشتم شما را بنده آویزه ی گوشم خواهم کرد حداقل در مورد جنابعالی. پس تا وقتی نظرم را نسبت به خودتان عوض کنید سکوت خواهم کرد. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عزت زیاد
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۰۸
        خدارو شکر فضا عمومی هست و همه میخوانند
        و هر که کلاه خود را قاضی کند میبیند که حق است و که غلط
        و نخیر
        بنده عذرخواهی میکنم که اصلا جواب دادم
        از همان ابتدا نباید گمان میبردم که هر کسی اهل مباحثه و گفتگوی منطقی و به روزست
        امان از این بت ها که برای خود ساخته ایم ...
        محمد پازوکی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۳۶
        درود بر شما جناب اسدزاد.
        شعر به واقع همان رستاخیز کلمات است که باید در مخاطب خود حرکتِ نویی را رقم بزند . باقی همانست که شما به اختصار شرح دادید .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۱۰
        درود دوست عزیز
        زیبا و استادانه سرودید
        احسنت بر شما
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۳۷
        در این زمانه ی غلط
        تمام عاشقانه ها کبود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود به عزیز فرزانه
        زیباااااااااا و موثر
        در پناه حق خندانک خندانک خندانک
        کماکان موفق و منصور باشید و بسراید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۰
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۰۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس فتحی زاده(موژان)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۰۶
        درود خندانک
        زیبا خواندم و آموختم خندانک
        بسیار متفاوت و بکر میسرایید خندانک خندانک خندانک
        قلمتان همواره سبز خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۰
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۰۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی کشاورز ( فریاد )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۳۷
        درود عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زنده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۰۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰
        //////////// خندانک //////////

        درودتان ..
        حضرت مهررررم.....

        پر معنی و متفاوت...
        بسیاررررر لذت بردم......
        خوشحالم...باز هم شعر زیبایی ..از قلم توانمند تان خواندم....
        زبان شعری شما را بسیار دوست می دارم...نوع خاص هستش ..ک کمتر دیده میشه.....
        شعرتان.........جاری...
        دل مهربانتان همیشه..............بهاری.........

        /////// خندانک ///////
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۳۹
        سلام و سپاس از لطفی که به بنده دارید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۱۷
        سلام بزرگوار
        بسیاااااااار زیباااااااا
        هزاران احسنت خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۰
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۳۶
        درود بر جناب اسدزاد
        بسیار زیبا، بحث هم که خیلی مفید و آموزنده بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۹
        سلام و سپاس خندانک
        بله بحث آموزنده ای بود سپاس از جناب سلیمی بزرگوار که مطرح نمودند و بابی گشودند به یکی از مباحثی که بین علما ذکر اختلافش هست.
        از آنجا که ادامه ی این مباحثه در فضای دیگری صورت گرفت و همینطور بنده ایرادی که ایشان وارد کرده بودند را برای چند تن از اساتید از جمله استاد شیخی بزرگوار که معرف حضورتان هستند، نقل به عین کردم و پاسخ ها را دریافت کردم، نتیجتا این شد:
        جناب سلیمی بر طبق کتابی که به عنوان منبع فرمایشاتشان آورده اند، کاملا صحیح فرموده اند.
        اما علمای ادبی جدیدتر از نویسنده ی کتاب مذکور، این ایراد را رد کرده اند.
        پس قافیه صحیح است.
        به عبارت دیگر اختلاف آرای ادبای جدید و قدیم مطرح است که قدما این نوع از قافیه را غلط و ادبای جدید این نوع قافیه را صحیح خوانده اند.
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۱۳
        مبحث اینگونه قوافی برای من هم که رشته ام غیر مرتبط است واقعا بعضی مواقع پیچیده است
        مانده ام واقعا آیا کهنه با بهانه و یا عاشقانه و ... .هم قافیه است یا خیر
        همینطور
        دو واژه ی نصیحت و ملامت ایا هم قافیه اند یا خیر؟
        یا اینکه ملامت با شماتت و کلماتی با این وزن سماعی هم قافیه است ؟؟
        ویا
        کلمه ی عهد با درد چه طور ؟؟؟؟؟
        سپاس از پاسختان
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۸
        بانو جناب سلیمی صحیح میفرمایند:
        کهنه و عاشقانه هم قافیه نیستند
        ولی کهنگی و عاشقانگی با حروف مشترک " اِگی" طبق نظرات ادبای جدیدتر صحیحست، هر چند ادبای قدیم این را غلط میدانند.
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۰۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۳۵
        درود بر سما الغزل عزیز
        طبق قواعدی که شرح و منبعش رفت
        کهنه را با بهانه یا عاشقانه همقافیه نیست
        نصیحت و ملامت یا شماتت که مد نظر شماست مصادیر عربی است که مبحثی جداگانه دارد.
        شما عهد را با شهد و واژه ی درد را با زرد قافیه کنید که بر شما خرده نگیرند.
        باور کنید یادگیری مباحث عروض و قافیه آنچنان که نشان می دهد دشوار و غیر قابل فهم نیست فقط وقت می خواهد و همت برای مطالعه.
        عزت زیاد
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۸
        سلام مجدد استاد بزرگوارم
        بی نهایت سپاس اینکه واژه ی کهنه و عاشقانه در نگاه اول هم قافیه هستند قبول ولی خودم هم نمی توانم قبول کنم که این دو واژه بتواند با هم هم قافیه شونداگر مورد قبول واقع شود باید رد کنیم حروف الحاقی را
        سپاس از پاسخ خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۰۹
        درودی دوباره بانو باباخانی عزیز خندانک
        نه در مورد قافیه که گفتنی ها گفته شد.
        بلکه در مورد نظرتان درباره ی شعر:
        بنده هم با اکثر فرمایشاتتان موافقم
        احساسات همانهایی هستند که بودند، احساسات جدید که خلق نمیشود کرد.
        هر شاعری هم بنا به زبان دوره ی زمانی خود، همین احساسات را سروده.
        از طرفی اینکه تصویرسازی در شعر را خطی نگاه کنیم کاملا اشتباست، چون تصویر علاوه بر محور افقی باید در محور عمودی هم پویا و منسجم باشد.
        و همینطور آوردن تمثیل و تلمیح و ... از افسانه و داستانهای کهن اصلا بد نیست، بلکه بحث بر سر کجا و چگونه استفاده شدن است تا جلوه ای نو بسازیم. در مورد کلمات هم همانطور، کلمات حکم رنگ را برای نقاش دارد، که گاهی باید برای به تصویر کشیدن چیزی رنگی نو بسازد ولی اغلب اوقات با همان رنگهای همیشگی نقشش را میزند.
        و نهایتا معنای رستاخیز کلمات ساختن کلمه نیست، بلکه نحوه ی ترکیب کلمات است که با صورت عادی کلام متفاوت باشد

        بخت یار خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۵۶
        بانو مثل این که تمام این بحث و مجادله های بر سر این است که ثابت شد طبق قواعد و منابع کهنه را نمی شود با بهانه یا عاشقانه همقافیه کرد!!!!!!!!!!!
        نه در نگاه اول نه در نگاههای بعدی کهنه با بهانه یا عاشقانه حتی اگر اضافات موصوله هم داشته باشد هم قافیه نمی شود فقط به دلیل این که مصوت قبل از روی در کهنه با مصوت قبل از روی در بهانه یا عاشقانه متجانس نیست .
        در این دو واژه " کهنه " و " عاشقانه " ها غیر ملفوظ آخر هر واژه خاصیت روی ندارد. " ن " در هر دو واژه حرف روی است . در عاشقانه حرف قبل از روی مصوت کشیده است و در کهنه این گونه نیست. پس حرف ماقبل روی در این دو واژه متجانس نیست. اینجاست که قافیه دچار ایراد می شود. خندانک خندانک
        عزت زیاد
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۰۹
        کاملا موافقم
        می اموزم از محضرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۲۹
        خودم که عضو کوچکی از این محفلم و استدلال نمیاورم، بلکه اقتدا میکنم به بزرگان. خودتان بخوانید و قضاوت کنید
        فرازی از بیانات جناب شیخی بزرگوار که عینا کپی کردم:

        بنده فکرنمی کنم...اشکالی درکارِ شماباشد....بنده هم درسه غزل....کلماتی چون...مقبره....پنجره.....شب پره.....وووو،راقافیه ساخته ام.....والحاقیِ (ها) نیزدارند.....اِلاّ اینکه درکلماتِ موردِ نظر درشعرشما.....الحاقیِ (گی) که اضافه شده ...ظاهراَ کسره ی (ه) بدل شده به( ِ )ولی ازبین نرفته است....وتغییری درحروفِ قافیه و(روی) ایجادنشده......نظرِبنده این است که عرض کردم.....
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۴۳
        درود بر شما و سپاس از توضیحات آموزنده تان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۴۳
        درود جناب اسدزاد
        شعر جالبی از شما خواندم
        واقعا نو بود نه شبیه شعرهایی که این روزها کپی شده ی واژگان یکدیگر است
        دست مریزاد
        بسرایید به مهر
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۷:۵۹
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳
        درود
        من هم مثل بانو لیلا رشته ام غیر مرتبط است و شاگردی در این زمینه بیش نیستم، ولی خودم برای خودم همیشه "خوانش" کلمه و آهنگ را در نظر میگیرم.به تجربه اآموختم که صدای قبل از حرف قافیه خیلی مهم است! اگر صدا در یکی کوتاه یا ساکن باشد و در دیگری صدای بلند باشد، نه که قافیه غلط باشد ولی شیرین و گوشنواز و خوش آهنگ نمی نماید!
        کهنه قبل از نون ساکن و عاشقانه قبل از نون صدای بلند دارد، و این مشکل بوجود می آورد. البته عرض کردم این علمی نیست! تجربه ی شخصی و نظر شخصی است و شاید کاملا غلط باشد استدلال من.
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        سلام و سپاس خندانک
        این اختلاف نظر علمای جدید و قدیم در اکثر مباحث عروض و قافیه و حتی آرایه ها، کار دستمان داده!
        در کتاب این صور خیال در شعر فارسی اغلب این اختلافات به تحریر رفته.
        و با شما موافقم، بهترین راه اینست که در اینگونه مواقع به طبع خودمان رجوع کنیم.
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۰۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹
        درودبرشماجناب اسد زاد
        بهره بردم
        دستمریزاد

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی   صادقی
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰
        سلام وعرض ادب

        بسیار عالی .........با ردیفی زیبا((بکوب))


        خواندم وبهرمند شدم

        موفق وموید باشید ./ خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۵۹
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا مودب ، غزال
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۶
        درودها بر شما شاعر گرامی ....ترکیب زیبایی است
        عشق و کشک
        آفرین .....
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۴۰
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۱۴
        با سلام جناب اسدزاد بسیار عالی
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۴۰
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا منصوری
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۴۸
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۴:۵۴
        سلام
        ارمین عزیز
        خوبی
        ممنون بابت زحماتی که در سایت میکشی و بینهایت خوشحالم که در وادی موزون سرایان داری قدم بر میداری که میدانم موفق هم خواهی شد
        ................
        نو سرایی
        هر اندیشه ای که از درون بپا خیزد در محدوده ای نو است و شاید با گسترش محدوده نو نباشد
        هماتتد نظری که مثلا در بین دو سه نفر خواهان دارد و وقتی که به اجماع گذاشته انرا نظری قدیمی میدانند .
        اما انکه فکری را پیاده میکند باید بداند که در چه محدوده ای میخواهد اثر داشته باشد و به قول معروف محیط فکر خود را تا چه اندازه میبیند
        محیط از مثبت صفر تا بی نهایت قابل احترام است و نشان دهنده ی زنده بودن سیستم است و صفر یعنی مرگ فکری
        گاهی نشانه های حیاط در معنی است و گاهی نیز در شکل و صورت
        و کسی موفق کامل است که هر دو را داشته باشد
        و باید از جایی شروع کرد.
        به هر حال در هر وادی که وارد شوی افرادی هستند که عادت به سیستم خود کرده اند و سخت پذیرای نظر هسستند.که تا حدی هم حق دارند
        ولی اگر بخواهیم سنتی از ما جهانی شود باید جهانی فکر کنیم و اگر در مورد شعر صحبت کنیم میبینیم در جهان شعر هایی هست که به هر زبان که ترجمه میشوند معنی دار است و این یعنی شاعرش مرز معنی شعر خود را جهانی کرده و وزن را محدود به محیط خود
        امید که مثل موسیقی بتوانیم نوعی گویش داشته باشیم که جهانی باشد با حفظ گویش محلی
        و ممنون از اینکه هستس با انرزی خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۱۰
        درودها دوست عزیزم خندانک
        ممنون که هستی و همراهی
        و همینطور ممنون از گفتار عمیق و عالمانه ات که واقعا باید آموخت از آن خندانک

        حقیقتش الان توو دوره ی بازگشتم
        چند سال پیش با غزل و به طور کلی موزون ها جفت و جور شدم ولی به نظرم کافی نرسید، فضای محدودی بهم میداد و ... پس به سمت سپید کوچیدم... ولی تازه تازه فهمیدم که هر فکر و حرفی اگر با سبک و قالب هماهنگش سروده بشه، تاثیرگذارتره. پس به فراخور حال و هوای سروده ام، بعضی را سپید، بعضی را نیمایی، بعضی را کلاسیک و حتی چند روز پیش برای اولین بار سه‌گانی نوشتم!

        و دوست عزیزم صرفا در حال انجام وظیفه ام بدون هیچ چشمداشتی. حتی اصرار داشتم اسمی از خودم نباشد ولی بزرگان فرمودند که باید اسم باشد که ...

        سراسر در سعادت خندانک
        ارسال پاسخ
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۸
        جناب شفیعی
        دست مریزاد
        واقعا عالی گفتید و حق مطلب را ادا فرمودید
        به قول دنیای مجازی لایک دارید هزارتا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۸
        درود بر شما جناب اسدزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۰۷
        خندانک خندانک خندانک
        مستانه دادگر (ماهور)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۳۳
        سلام‌و درود
        عالی بود گرامی
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۰۷
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۱۴
        شاعرانه های عشق و کشک..... جمله های عاریه.... عاشقانه های محتضر ....

        درودها استاد آرمین عزیز خندانک خندانک
        سپاس به خاطر تعهدتان به قلم و بیان دردهای این وادی خندانک خندانک
        امید که انقلابی شود و کلمات جانی تازه بگیرند. خندانک خندانک
        اندیشه والای قلمتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
        سلام و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۰
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        خوش امدید

        ..............................( خندانک )...........
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1