چهارشنبه ۲۸ آذر
بستر حسرت شعری از سکینه تاجمیری (نوا)
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۳۳ شماره ثبت ۵۳۹۳۲
بازدید : ۵۱۳ | نظرات : ۱۶
|
دفاتر شعر سکینه تاجمیری (نوا)
آخرین اشعار ناب سکینه تاجمیری (نوا)
|
برایم ماجرا تو همیشه یک معما ماند
چطوری شد که یاد من ز قلب و خاطرت جا ماند
فضا سنگین ودلمردست بعد از رفتنت جانا
به راهت چشم مغمومم شبیه پنجره وا ماند
خلا رفتنت را هیچ مخلوقی نکرد اشباع
کنارم از تو خالی شد دلم غمگین و تنها ماند
تلاقی نگاه هامان در آن نقطه که انجامید
نشاط و قلب و آرامم همان گوشه ز دنیا ماند
قرار این بود دستم را رها هرگز نگردانی
نگاهم قاب دیوار و وجودم در تمنا ماند
ندیدم روی آرامی از آن لحظه که دل کندی
همیشه بستر حسرت برای من مهیا ماند
بهار خلق اگر آید خزانی بیش بر من نیست
نوایی در وجودم نی، حضورت باز منها ماند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار جالب است چون اجازه نقد دارم در کمال ادب واحترام عارضم این مصراع
اشکال کوچک وزنی دارند
خلا رفتنت را هیچ مخلوقی نکرد اشباع
البته این اشکالات جزئی به استحکام شعرتان لطمه ی زیادی وارد نمیسازد
ضمنا با نظر جناب اسد زاد هم موافقم
موفق باشید