سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 10 خرداد 1404
    5 ذو الحجة 1446
      Saturday 31 May 2025
      • روز جهاني بدون دخانيات

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود. گابریل گارسیا مارکز

      شنبه ۱۰ خرداد

      باغ سیاوشان

      شعری از

      سیده نسترن طالب زاده

      از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۴۲ شماره ثبت ۵۳۷۸۶
        بازدید : ۶۶۱   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده

      رویاها،
      اشتعال نیلگونِ اقیانوسگام چَشمانت ،
      با فانوسهایی آمیخته ،
      تا جرگِه های نی انگیزِ مژگانم ،
      این تبانی ترد طوفانها..?

      گاهی که در شهود خاکسترینِ ماسه و آب میمیرند،
      و در آوای سرخ باغهای سیاوش،
      با مُنحنیهای شور پاژه- گون هر دریا ،
      رستنده تر
      از رجعت آبیرنگ پرندگانی مهاجر،
      زندگی می یابند،
      و عشـــــق ،
      بساوش گرم رگبَرگهای بسته ی دستهاست،
      در جیغ گُنگ باد،
      در امتداد ِ
      رقص مبهم شکوفه های آتش و پوپک،
      و عشــــق،
      .
      .
      .
      تالار مسخ عروسان خسته ی موجها...
      در نبض غریبانه ی بغض،
      با آونگهای سُل،
      آنگاه
      که نُتهای مرغانی اسیر،
      زیر بند نازک انگشتانم ،آزاد میشوند

      در سَرزمینهای سیال پیراهنم ،
      گم میکنم دوباره تو را،
      .
      .

      عطرگونه ترین تَغزل انسان!

      انکِسار برفسار دالبُرهای سرد کوهستان،
      گم میکنم ،
      در خویش
      دمادَم احتراق وحشیانه ی خون
      در هجوم مات مـه،
      صیاد و گریزپا،
      تا بلورهای نرم هر باران
      که بهاردمان
       در  نفس انتظارِ گیلاسها ،می جوشند
      .
      .
      .
      در جاده ی بیکران آشوبها،
      من
      محو تو اَم،

      در نغمه ی نمورِ خورشید -دیمه های پریشان،

      در نبوغ بنفش سازهای ازیران ،
      شباهنگام ،،،
      در سُکوت آسمان ،
      گم میکنم تو را ،
      لبریز شبستانهای خزانسای پانیذم ،
      رمنده با
      اسبهای وحشی هر دشت،

      در انجماد زمان،
      گمگشته در تو اَم.
      .
      .

      مریمانه،در محراب مُسدس نفسهایت،
      تـــو !

      شراب -آذین بلَند قهوه-زاران دور!
      در قلب داغ انگور،
      آواز من-ی!
      در سیله های مغموم سوگواران،
      در موسیقار بامدادان سینه اَم
       ،
      در شلاله ی اشک ،
      گم میکنم ، دوباره  تو را
      در پیچکهای لغزنده بر اندام سبز جنگَلها،
      در شالیزاران گس شمعها،
      در جهان صورتیرنگ مُنعکس،
      میانِ آیینه ها،
      گم میشوم ،
      در _تــــــو_،
      در تلاقی بیپایان تمام مسیرها.

       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2