سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        باغ سیاوشان

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۴۲ شماره ثبت ۵۳۷۸۶
          بازدید : ۶۳۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        رویاها،
        اشتعال نیلگونِ اقیانوسگام چَشمانت ،
        با فانوسهایی آمیخته ،
        تا جرگِه های نی انگیزِ مژگانم ،
        این تبانی ترد طوفانها..?

        گاهی که در شهود خاکسترینِ ماسه و آب میمیرند،
        و در آوای سرخ باغهای سیاوش،
        با مُنحنیهای شور پاژه- گون هر دریا ،
        رستنده تر
        از رجعت آبیرنگ پرندگانی مهاجر،
        زندگی می یابند،
        و عشـــــق ،
        بساوش گرم رگبَرگهای بسته ی دستهاست،
        در جیغ گُنگ باد،
        در امتداد ِ
        رقص مبهم شکوفه های آتش و پوپک،
        و عشــــق،
        .
        .
        .
        تالار مسخ عروسان خسته ی موجها...
        در نبض غریبانه ی بغض،
        با آونگهای سُل،
        آنگاه
        که نُتهای مرغانی اسیر،
        زیر بند نازک انگشتانم ،آزاد میشوند

        در سَرزمینهای سیال پیراهنم ،
        گم میکنم دوباره تو را،
        .
        .

        عطرگونه ترین تَغزل انسان!

        انکِسار برفسار دالبُرهای سرد کوهستان،
        گم میکنم ،
        در خویش
        دمادَم احتراق وحشیانه ی خون
        در هجوم مات مـه،
        صیاد و گریزپا،
        تا بلورهای نرم هر باران
        که بهاردمان
         در  نفس انتظارِ گیلاسها ،می جوشند
        .
        .
        .
        در جاده ی بیکران آشوبها،
        من
        محو تو اَم،

        در نغمه ی نمورِ خورشید -دیمه های پریشان،

        در نبوغ بنفش سازهای ازیران ،
        شباهنگام ،،،
        در سُکوت آسمان ،
        گم میکنم تو را ،
        لبریز شبستانهای خزانسای پانیذم ،
        رمنده با
        اسبهای وحشی هر دشت،

        در انجماد زمان،
        گمگشته در تو اَم.
        .
        .

        مریمانه،در محراب مُسدس نفسهایت،
        تـــو !

        شراب -آذین بلَند قهوه-زاران دور!
        در قلب داغ انگور،
        آواز من-ی!
        در سیله های مغموم سوگواران،
        در موسیقار بامدادان سینه اَم
         ،
        در شلاله ی اشک ،
        گم میکنم ، دوباره  تو را
        در پیچکهای لغزنده بر اندام سبز جنگَلها،
        در شالیزاران گس شمعها،
        در جهان صورتیرنگ مُنعکس،
        میانِ آیینه ها،
        گم میشوم ،
        در _تــــــو_،
        در تلاقی بیپایان تمام مسیرها.

         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3