سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 21 دی 1403
    11 رجب 1446
      Friday 10 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        گرچه باغ من از درخت تهی ست در سرم فکر کاشتن دارم شعر را، عشق را، مکاشفه را همه را از نداشتن دارم...یاسر قنبرلو

        جمعه ۲۱ دی

        حنوکیــــــــــــا

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "در محاق ئیل" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۵۴ شماره ثبت ۵۳۵۲۵
          بازدید : ۸۳۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        تو از شراب
        تو از دریا
        تو از دوشیزگان پگاه
        به گاه شکوفه باران گیلاسها
        زیباتری!
        تــــــــــــــــــو
        از روشنای شمعدان شَرابه های شب
        در تب برنز و تازیانه
        ترانه وار،،،زیباتری

        ای!

        "آتش خاموش "......
        .
        .
        .
        در شولای ابریشمین من
        در رواق رازناکی شهود
        تو را
        در معابد سرخفام نخل و ماه
        در شیار شعله های اشک
        در تلاوت سپید هلل
        از احتراق بوسه ای،
        بر زمرد سیاه سینه ات ،مادرم

        هنوز
        در میانه ی عطش
        پروردگاران خسته
        به احتضار بنفش کودکان آب میگریند
        در شریطه ی کنیسه ای غریب ?
        آرمیده،
        در چراغ جشنهای خون
        تو را مادرم
        .
        .
        .
        هزار عصر در سوکوت

        تو را به فصل قصب موجهای داغ ارغوان ،
        درنگاه گنگ

        در سکوت ،مادرم

        آه!
        مشرقانه ترین ابرهای گرم سرزمین کاج !

        در جِداره ی افق
        در آوای حزین بیت المـــقدس
        تورا
        ،
        مادرم!

        ای بکارت آهنگین پراشیده بر ،چلیپای مستانِه اَم،
        از ساقه های تلخ آیینه و فطیر
        در هجوم فصح

        ای کودکانه ترین غزل غزلهای سلیمانیم!
        در آواز زیتونزاران نــــــــو ،
        تو را شادمانه مادرم

        تو را در آغوش سیمابهای سیب،
        چونانکه ،
        در هر طپش ،آبستن مسیحای دیگرند،مادرم

        بِکـــــــر،،،

        به قاموس سرخنای شرار ساز-گیله ها
        در سراچه های شبستانی خزان سرزمین سبز
        در شکوه هر بهشت گمشده
        مادرم،

        تا رمیدن نازک غزاله های نور،
        از جفای گمنشانه -پیرسار ِ کور!!

        ،

        در لوای برف

        برف
          برف

        پر کلاغ

        تو را از شراب داغ

        شعر رعد،
        تو را
        از شکوه
        شاعرانه

        شاعِرانه مادرم!

         
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2