سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تنها

        شعری از

        نرگس فتحی زاده(موژان)

        از دفتر خواب پروانه نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۱۷ شماره ثبت ۵۲۵۳۶
          بازدید : ۷۲۸   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نرگس فتحی زاده(موژان)
        آخرین اشعار ناب نرگس فتحی زاده(موژان)

        من عاشقت بودم
        و ابر میبارید
        ستاره چشمک زد
        و ماه میتابید
        خزان ز راه آمد
        تو پیش من بودی
        تو مثل یک تن پوش
        برای تن بودی
        نگاه میکردم
        به چشم تو اینک
        همیشه میمانی
        به قلب من بی شک
        دو چشم زیبایت
        به من روی چشمم باز
        لبان من از شوق
        ز سر گرفت آواز
        گشوده شد مهتاب
        و عشق رخ وا کرد
        تو عطر آغوشت
        مرا چه رسوا کرد
        خزان دگر رفت و
        به سینه دل شیداست
        قلم شکست از غم
        و شاعرت "تنها"ست.
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۰۹:۱۶
        درود گرامی
        زیبا بود خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۵۱
        سلام بانوی نازنین
        زیبا و باا حساس خندانک خندانک خندانک

        گشوده شد مهتاب
        و عشق رخ وا کرد
        و عطر آغوشت
        مرا چه رسوا کرد
        علی کشاورز ( فریاد )
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۳۶
        دختر ِ چادر سفید ِ سینی ِ چایی به دست !

        ای که هرگز در خیالم هم نمی آیی به دست!



        معذرت میخاهم از اینکه به خابت آمدم

        خسته ام از بی تو بودن، درد ِ تنهایی بد است



        می نشستی روبرویم کاش، دلتنگ ِ توام

        می روی با ناز و هی با عشوه می آیی بد است



        من غریبه نیستم کافی ست یک فنجان ِ چای

        بیش از این من را اگر شرمنده بنمایی بد است



        می کشم حالا که قلیان ِ بلور آورده ای

        گرچه دکتر گفته تنباکوی ِ نعنایی بد است



        از حسودان ترس دارم با شکوفه دادنت

        ای هلوی ِ چار فصل ِ من! شکوفایی بد است



        آی دریا چشم ِ جنگل پلک ِ ابرو ابر و مه!

        رحم کن بالا بلا! این قدر زیبایی بد است



        اینهمه بر شانه موهای ِ شرابی را نریز

        باد هم آشفته این اندازه گیرایی بد است



        شور ِ شیرین! حق بده فرهاد ِ بی تابت شوم

        با وجود ِ اینهمه خسرو، شکیبایی بد است



        با خود آوردم غزل، قابل ندارد مال ِ تو

        پس زدن آنهم برای ِ قلب ِ اهدایی بد است



        چون که سهم ِ عشق ِ ما دنیای ِ بیداری نشد

        قرنها هم بعد ِ خابت پلک بگشایی بد است





        شهراد میدرى


        خندانک سلام مهربانو فتحی زاده خندانک
        جنس قلم زدنتون رو دوس دارم آفرین آفرین خندانک خندانک
        دقیقااا پیشرفت توی شعراتون مشهوده
        امیدوارم با همین استواری پیش برید و موفق باشید!
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۳۲
        درود بانو
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        میرعبدالله بدر
        سه شنبه ۷ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸
        با عرض ادب و احترام
        زیبا بود
        قلمت سبز و نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4