دوباره...

سلام فاطمه ی عزیز دلنوشته خوبی است اما اگر بیشتر دقت بکنی و قواعد و گرامر زبان و زمان را بیشتر رعایت بکنی در سروده ات به شعر نزدیکتر میشود...
مثلا از رفتن من رفتن شماست که برای جمع مخاطببن گفته شده یهو میای ای جان قلب من دیونه نرجان سنخیت نداره !! باید شعر ارتباط عموی و افقی خودشرا تا نهایت و پایان شعر کاملا رعایت کنه و در اخر پیام را القا کنه دقیقا مانند یک داستان ابتدا و انتها داشته باشه و نتیجه گیری!

مثلا من جای شما بودم یکم اینطوری می نوشتم و جسارتمرا ببخشید شاید هم اشتباه می کنم تنها یک نظر است!

مرگ رفتنم نیست
ای جان!قلب منه دیوانه
نرنجان...
قلبم شده غوغا!
اخر الزمان است اینجا
عاشق شده ام...
با تو پریشان
.
.
.
.
دستی بزن و گردش تقدیرم بگردان..

درود بانوی عزیزم
زیبا وبااحساس بود
استاداحمدی زاده هم به نکات خوبی اشاره داشتند
موفق باشین

درود بر شما نازنینم!

مرگ انتقال منزل ست
ما در زندگی هیچوقت در انتقال منزل ناراحت نمی شویم چون با تمام اختیار و اراده این کار را انجام می دهیم اما در مرگ این اختیار و اراده در طول اراده ی و مشیت الهی قرار گرفته است به همین جهت وحشت از مرگ عموما گربیانگیر همه است ، چون کل نفس " ذائقةالموت " ( سوره مبارکه ی الرحمن )

سلام و عرض ادب محضر تان بانو گودرزی گرانقدر

عالی و نغز سرودید

مرحبااا
زنده باشید به مهر

مرگ من ....
رفتن من نیست!!!
رفتن شماست!!!!

سلام بانوی بزرگوار
درود فراوان بر شما
شعر معنی دار و پرباری بود
پاینده باشید

عشق من زیباست به رنگ ارغوان
آفرین پیشرفت توی شعراتون مشهوده
با کمی تلاش خیلیییییی بهتر هم میشید
ولی مطالعه مطالعه مطالعه

////// ////

درودتان
فاطمه ی نازنینم

پر از احساس و زیبایی
خیلی دوست داشتم

//// ////

......................................
تقدیمی

باران بهانه بود تا تو را بیابم و عاشقانه‌هایم را در زیر چترت رها کنم

چه باران زیبایی می‌بارد، امروز که چترت خانه‌ام شده

و دست‌های گرمت همراه همیشگی‌ام

باران ببار... زیباتر از همشه ببار ... چترمان باز است

صدای قدم زدنمان زیر باران شنیدنی‌ ست

ما با هم ریزش برگ‌های زرد را تماشا می‌کنیم

صدای خش خش برگ‌ها را می‌شنویم

ما با هم زمستان را تجربه می‌کنیم

تا با هم به بهار برسیم

باران، چترمان باز است... ببار

......................

کشوری بودم که از هر سو به سمتم تاختی
پرچم عشق خودت را بر دلم افراختی
عاشق دشمن شدن سخت است اما من شدم
رفتی و اردی بهشتم را جهنم ساختی
چند روزی باعث سرگرمی ات بودم مرا
مثل یک اسباب بازی گوشه ای انداختی
دست در دست رقیبم دیدمت ای باوفا
خیره در چشمت شدم اما مرا نشناختی*
او که رفته برنخواهد گشت ای دل شاد باش
باختی در عشق او وقتی خودت را باختی

سیدعلیرضا جعفری

سلام بسیار زیلا و با احساس
زنده باشید به عشق

سلامـ فاطمه ی عزیز
زیبا ودلنشین

بسیار زیبا

درود بانوی گرانقدرم

بسیار زیباست
پاینده باشید

درود بر شما ...

درود بر شما بسیار بسیار زیبا بود احسنت

درود ها
زیبا بود
قلمت سبز و نویسا

درود مهربانوی من زیبا قلم.زدی مانا باشی به مهر نازنینم