جمعه ۲ آذر
بُنگاه شعری از مسعود مالمیر
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۱ شماره ثبت ۵۲۲۴۴
بازدید : ۴۷۸ | نظرات : ۴۱
|
آخرین اشعار ناب مسعود مالمیر
|
دلم از عشق و عادت
از دین و دنیا پره
داره از این زندگی
حالم به هم می خوره
وقتی که عاطفه مُرد
وقتی گذشت، درگذشت
احساس آدمیزاد
رفت و دیگه برنگشت
تو کوچه های تاریک
هر چی بخوای می فروشن
از بنگ و قرص و دختر
تا شیشه و خون و زن
خورشید، زمینُ انگار
به سایه ها می سپُره
داره از این زندگی
حالم به هم می خوره
پیاده روی بلوار
بُنگاهِ تن فروشی
مردایِ با سیاست
فکرِ وطن فروشی
تشویش، پشتِ تشویش
دلهره رو دلهره
داره از این زندگی
حالم به هم می خوره
(ببخشید دوستان دلم خیلی پُر بود)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه بسیار زیبا و شورانگیز
مبین مشکلات جامعه