سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        صفای حرم

        شعری از

        حبیب رضایی رازلیقی

        از دفتر نینوا نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۱:۳۵ شماره ثبت ۵۲۰۷۹
          بازدید : ۸۷۴   |    نظرات : ۲۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

        ( صفای حرم )
        شمس و قمر محوِ تجّلایِ تـو
        در دلِ مـا عشـقِ توّلای تــو
        گنبـدِ زیبـایِ تو رخشنـده تـر
        طلعـتِ نورت شده تابنـده تـر
        تربـتِ  پاکَـت دلِ مـا را شَفـا
        حُجتِ حق ، شمسُ شموسِ وفا
        گشتـه تو را ضامـنِ آهو لقـب
        سائِلتَـم ، نامِ تـو دارم بـه لـب
        کـن کَرمـی زائـرِ شرمنـده را
        گوشه یِ چشمـی بِنما بنـده را
        من که همیشه نَمکت خورده ام
        عـزّت خود از کَرمـَت  بُـرده ام
        شاهِ خراسان و تـو فَخـر عَجـم
        درحرمَت دل شـده خالی زِ غـم
        کاش منـم همچـو غَزالَـت بُـدم 
        شاهـدِ اَســرارِ کَمالـت شــُدم 
        آمـده ام سُفـره یِ دِل وا کنـم
        در حـَرمـت وِل وِلـه برپـا کنـم
        رنجِ وصالت بکِشـم چـون بَسـی
        نوبـتِ خود را ندهـم بـر کسـی
        دستِ تُهی من چه مَتاعـت دَهـم
        مرهـمِ اشکـم دلِ زَخمـت نَهــَم
        کاش شـود مدفـَنِ تـو مَسکنـَم 
        صحـن و سرایـت بشـوَد مَدفنـم
        گفتـه ی خود بوده که زوّارِ تـو
        می بَـردَش بهـره زِ دیـدارِ تــو
        وقـتِ اَجـل خـادمِ قابـل شـوم
        تا که به دیـدارِ تـو نائـل شـوم
        داد زَنـد شیعـه زِ بیـــداد هــا
        زخـم به دل دارد و فریـاد هــا
        غیــرِ تــو آقـا نبـــوَد داد رَس
        پشت و پناهی و تـو فریـاد رَس
        ای عَلوی مَنسَـب و اِی با صفـا 
        دردِ "حبیبت "، تو طبیبی رضا ع
        ...........حبیب رضایی رازلیقی
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        قالب مثنوی
        وزن 
        مفتعلن مفتعلن مفتعل
        بحر رجز مسدس مطوی مکشوف
        پ . ن
        در دهه آخر سفر حقیر درکنار بارگاهش
        این شعر را کلید زدم و در تهران به پایان رساندم 
        امشب مصادف با شب هفتم آقا علی ابن
        موسی الرضا ع  میباشد تقدیم میکنم به عاشقانش
        حبیب رضایی رازلیقی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۵۷
        سلام و درود بر شما بزرگوار اجرتان با ماه تابان اسمان هشتم علی بن موسی الرضا ع خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۳:۳۱
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درو استاد بزرگوارم
        شعرزیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        استادلنگرودی هم به نکات خوبی اشاره داشتند
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۸:۱۱
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و شورانگیز بود خندانک
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۲۱
        سلام و عرض ادب خدمتتان
        امید که دلتان هماره لبریز از عشق امام رؤوف باشد.
        مثنوی زیبایی سرودید.
        اگر اجازه دهید عرائضی را جهت همفکری تقدیمتان کنم:

        در مطلع شعر از ترکیب «عشقِ تولا» بهره جستید.تولا خود به معنای دوست داشتن است و این ترکیب ، ترکیبی حشوی می نماید.
        در مصراع:
        رنجِ وصالت بکِشـم چـون بَسـی
        چون بسی صحیح نیست.بسی یعنی بسیار.برگردان مصراع شما چنین است:
        رنج وصالت را مانند بسیار بکشم.مگر اینکه سهو القلمی صورت گرفته باشد.
        در بیت:
        دستِ تُهی من چه مَتاعـت دَهـم
        مرهـمِ اشکـم دلِ زَخمـت نَهــَم
        متاع دادن از سوی بزرگ به خرد صورت می گیرد.در واقع ما ریزه خواران کرم امام ، کاسه گدایی می بریم تا متاعی بگیریم.
        همچنین مرهم اشک بزرگان و اولیا مرهم زخم های کوچکان است.بنابراین ضمایر این بیت به کلی باید تغییر یابد.
        در مصراع:
        می بَـردَش بهـره زِ دیـدارِ تــو
        با توجه به ارکان جمله ضمیری که بر روی فعل «می برد» آمده تنها به ضرورت وزن بوده اما مصراع را دچار ضعف تألیف کرده است.

        وزن شعر در تمام مصاریع به خوبی رعایت شده است.
        عفو بفرمایید.
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۴۲
        خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹
        سلام استاد گرانقدرم
        بسیار عالی
        خندانک
        شاهِ خراسان و تـو فَخـر عَجـم
        درحرمَت دل شـده خالی زِ غـم

        به عشق خواندم خندانک
        خندانک
        خندانک

        ماجور باشید
        حبیب رضایی رازلیقی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۵
        سلام خواهر گرامی

        خوشحالم پس از مدتی مجددا شاهد نظر های حکیمانه شما میباشم

        افتخار میکنم از حضور دوستان
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۵
        سلام خواهر گرامی

        خوشحالم پس از مدتی مجددا شاهد نظر های حکیمانه شما میباشم

        افتخار میکنم از حضور دوستان
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۶
        سلام خواهر گرامی

        خوشحالم پس از مدتی مجددا شاهد نظر های حکیمانه شما میباشم

        افتخار میکنم از حضور دوستان
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۶
        سلام خواهر گرامی

        خوشحالم پس از مدتی مجددا شاهد نظر های حکیمانه شما میباشم

        افتخار میکنم از حضور دوستان
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۶
        سلام خواهر گرامی

        خوشحالم پس از مدتی مجددا شاهد نظر های حکیمانه شما میباشم

        افتخار میکنم از حضور دوستان
        خندانک خندانک خندانک
        عباس پورعلمداری
        جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۵۸
        درود خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰
        با سلام استاد بزرگوار بسیار عالی
        حبیب رضایی رازلیقی
        چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۲۱:۱۳
        درود برشما گرامی دوست
        خندانک خندانک خندانک
        دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ۰۶:۲۲
        درود
        زیبا قلم زدید
        مانا باشید به مهر خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3