يکشنبه ۲۷ آبان
معنای درد شعری از سکینه تاجمیری (نوا)
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۵۱۶۳۲
بازدید : ۱۰۱۸ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر سکینه تاجمیری (نوا)
آخرین اشعار ناب سکینه تاجمیری (نوا)
|
دلم خواهان مرهم بود و تو زخمش عطا کردی!
تو دستم را میان موج دلتنگی رها کردی
تمام شور و شوقم را به دنیای تو بخشیدم
ولی ساده جهانم را دچار انزوا کردی
شدم بیگانه با شادی، چو در فکر من افتادی
ندیدم روی آزادی ببین با من چها کردی!
اگر معنای درد این است:باشم هر نفس رنجور
تو من را به ابر درد زمانه مبتلا کردی
به موج اشتیاق من چو یک صخره سپر گشتی
و جوی سرنوشتم را از آرامش جدا کردی
برو آسوده خاطر باش دیده بسته ام بر تو
که دیگر در دلم مهر خودت را انقضا کردی
نیازی به تظاهر نیست آگاهم به اعماقت
یقین دانم برای رفتنم دایم دعا کردی
سوال بی نوایم را چگونه پاسخی داری؟
به تاوان کدامین جرم محنت ها روا کردی!؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.