سه شنبه ۶ آذر
|
دفاتر شعر موسی ظهوری آرام(آرام)
آخرین اشعار ناب موسی ظهوری آرام(آرام)
|
آدم بودن
درد بزرگی است
آدم اگر باشی
تصویر خواب دختری
در یک شب سرد زمستان
چونان کابوسی دهشت انگیز
پلنگی را که
هر شب در رختخواب گرم
هم آغوشت می شود
پنجه در چشمانت می زند
آدم اگر باشی
ضجه های راز آلود زنی
که در بازاز هم آغوشی مردان هوسباز
به بهای شیر خشک طفل شیر خواره اش
نجابت حراج می کند
چونان صیحه ای مقدس
از گور تغافل وانفعال
بیدارت می کند
آدم اگر باشی
نعشگی
جوانی پناه برده از درد
به تسکین وخلسه ی مرفین
خمارت می کند
آدم اگر باشی
در خاور
کودکی جنگ زده اگر
انفجار مین
پایش را برباید از زمین
تودر خاور
از فرط درد
به چشمت
خواب نیاید
تا به سحر
آدم اگر باشی
می ترسی از این سرنوشت شوم وسیاه
دستهای کوچکش
بوی باروت می دهد
پسرک گل فروش سر چهار راه
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیباست
حضرت امام ( ره) می فرمودند آخوند شدن چه سخت و آدم شدن محال است