سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 دی 1403
    28 جمادى الثانية 1446
      Saturday 28 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۸ دی

        يازده آبان

        شعری از

        حسين زرتاب

        از دفتر خط كبود نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۰۲ شماره ثبت ۵۱۲۹۳
          بازدید : ۵۲۶   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسين زرتاب

        323-یازده آبان-1395/8/6ا
        آبان شصت و یک 
        همراه با خزان 
        یک پنجره شدم 
        با صد نگاهِ مات 
        پشتِ کبودِ میله ها 
        از مکر روزگارِ سفله پرورِ خسیس 
        دلگیر و غمزده.....
        آن سوی 
        زندگان،
        ساکت،
        آسوده از عِقاب 
        این سوی 
        من،
        بی جرم و بی خطا 
        مانندِ آیینه 
        بازتابِ وقایعِ تلخِ زمان،
        در مردمِ بی سوی مردمان 
        جرمم همه اندیشه بود و فکر 
        اصرارْ بر 
        راز های مگو 
        عرفانِ جمع 
        آزادی و شرف 
        عدلی مثالِ مَنهَجِ عدلِ علی 
        ابرامْ بر هنر 
        افشای فقر و زشتی و ستم 
        پژواکِ این صدا 
        مطلوبشان نبود 
        مقصودْ هم نبود!!
        گم شد صلیبِ دارِ من 
        در ازدحامِ مرگ 
        مصلوبْ ناشده،
        مسعودشان شدم 
        سلمانِ نای نی 
        در نای بی کسی 
        هفتاد و هفت ماه 
        بی هیچ ادعاء 
        آرام و بی صدا 
        با عشقِ مردمان 
        از مردمانْ جدا......
        دی شد زمانِ درد 
        شکسته بود مرا بال و پر اندیشه و نظر 
        بی شور، بی شرر 
        بیرون شدم از ظلمتِ حجمِ کبودِ میله ها.......
        شش سال و دو دهه
        طی شد 
        خاموش و بی فروغ 
        یک عمرِ بی ثمر 
        بی هیچ اعتراض 
        بی هیچ اتفاق.......
        سال سه و نود 
        زاده شدم 
        دوباره 
        همراهِ شعرِ نو 
        ظاهر،
        از پشتِ پرده های یأسِ کبود 
        آزاد از هوس های ریز مره 
        روز مره 
        خُرده پا 
        اکنونْ منم 
        در آستانه ی بی بدیلِ شعرِ نو 
        فصلِ نوینِ زندگی 
        آغازِ راهی فراتر از 
        بودن، ماندن، 
        درجازدن در ژرفِ بی انتهای زندگی 
        آزاد از میلِ بنفشِ آرزو 
        در خاکی هیچستانِ پُر فریب 
        بی مهلتِ زیاد  
        با فرصتی بسانِ ابر ها، 
        بی وقفه در گذر
        و حسرتی دردناکانه و مدام
        از فطرتِ بزرگ 
        شش سال و دو دهه.......
                       ""حسین زرتاب ""
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۵۱
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۵۸
        درود
        جالب و زیبا بود خندانک
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        درود ها گرانقدر
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۱۵
        سلام
        دوست خوب من
        و ممنون از شما خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۳۷
        درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4