جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر عبدالله حمودزاده
آخرین اشعار ناب عبدالله حمودزاده
|
ز سر گناهان خود گذشته و عیب دگران میجوییم
نادانیم خود امـا ز افکار کـج دگـران میگوییم
هدف چه بود؟ بگو چه هست آخر این فتنه؟
چیست این سم که کرده در همه کس رخنه؟
باز مینگرم، باز میگویم اما نیست شنوا گوشی
روزی آید که نداری بر کرده هایت سرپوشی
حاصل این عمر چه بود؟ چه شد همه صحبتها؟
چه شد عاقبت فقیر و آنکه داشت دولت ها؟
رفته رفته به گـور، سالم و کور، شـاه و فقیـر
دولت زور، ملت درد، همه اند در پیشگاه کبیر
کبیر خدایی که داند همه اسـرار نـهان را
کبیر خدایی که داند همه احوال جهان را
چه کردیم من و تو؟ اعمالمان چه بود؟
ز عیب جویی دگران اکنون چه سود؟
چه داریم که رهایمان کند زین بد وضعیت؟
ز هوس، ز دزدی و گناه و هزاران معصیت
ز دنیا و هوسهایش بگذر که نداری زمانی
ساکن آن جهان و مسافر دوروز این جهانی
توبه ز تو، بخشش ز او، از این آسانتر راهی؟
همه میروند و نداری جز خدایت همراهی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و جالب بود