تور غمگین

سلام

درود
بسیارزیبا بود

عيد کمال دين .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصايت و ولايت، امير المومنين (عليه السلام ) بر شماخجسته باد.

ای کاش توفانی بیاید


یک بغل صخره ی تیز


مهمانم کند..

درود
عیدتان مبارک

درود بر شما
عجب نوشته ای و چه نگاه نافذی به زندگی، خوشحالم که از شما خواندم. به عبارتی نوعی تجزیه کردن هویت و اصلی دانستن ساختار در شعر به چشم می خورد. نوعی آبسوردیسم که به صورت کاملا منطقی به ساختاری بودن \"من\" نسبت داده شده است. چیزی که به نظرم می آید این است که چرا اصیل ترین بخش وجود فقط ساختار دانسته شده. حداقل ماجرا این است که اگر با دیدی اگزیستانسیالیستی نگاه کنیم خود وجود از ماهیت تمایز دارد و ساختار مربوط به ماهیت است.
در واقع حس شاعر نسبت به اصالت هویت خودش \"تور\" است و امواج احساسات و لنج امید و آرزوها را بی اهمیت می داند چون در واقع می داند که هیچ کدام از آنها به اصالت او تعلق ندارد. از سوی دیگر ماهی ها را کشته ی خود می داند نه بخشی از خود. همچنین به نوعی ماهی ها شکار تور هستند و تور آنها را می کشد. استمرار تور یعنی محصور شدن ماهی های بیشتر و پاره پاره شدن ماهی های بیشتر در آن.
در انتها، چیزی که آرزوی شاعر است سخره های تیز است. آیا سخره های تیز غیر از پاره پاره کردن تور، ماهی ها را نیز نخواهد کشت؟ به نظرم این چیزی است که شاعر نادانسته به آن اشاره داشته است. یعنی می داند که با مرگ من ماهی ها نیز خواهند مرد. یا این که آنقدر از ماهیت خودش متنفر است که حاضر است برای از بین رفتن خودش ماهی ها هم بمیرند.

این چیزی بود که با خواندن شعر بسیار بکر و اصیل شما به من رسید، ممنونم که می نویسید