سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        زندگی

        شعری از

        شاهین لقایی(شاهین)

        از دفتر دفتر شعر(ش) نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۱:۱۲ شماره ثبت ۴۹۸۴۸
          بازدید : ۱۰۵۲   |    نظرات : ۷۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شاهین لقایی(شاهین)
        آخرین اشعار ناب شاهین لقایی(شاهین)

        دست بر دامن چو طفلی در رکاب زندگی
        می کِشد بی اختیارم  پیچ و تاب زندگی
        می بَرَد تا اوج گاهی ، گاه می کوبد زمین
        گشته ام بازیچه ای در التهاب زندگی
        پرده ای از نقشِ طاووسی نماید دورها
        محو می سازد به نزدیکی سراب زندگی
        دلربا در ظاهر و مکّار باشد از درون
        بارها خوردم فریب از این نقاب زندگی
        هم زدنیا کرد غافل  هم ز عقبایم مرا
        غرق گشتم در میان منجلاب زندگی
        صحنه هایی کرد اجرا ، پرده هایی بس نواخت
        هرچه زد رقصیده ام ، چنگ و رُباب زندگی
        خون دل تا کی خورم از دست بازی های او
        خسته ام از کارهای ناصواب زندگی
        غرقه در افکار بودم  یک ندایی از درون
        داد پاسخ رازهای بی جواب زندگی
        با توکّل کار خود آغاز کن همراه صبر
        می درخشد بر رُخَت آن آفتاب زندگی
        بذر خوبی با صداقت در دلت گر افکنی
        بهره مندت می کند عطر و گلاب زندگی
        رَختِ رِخوت بَر کَن ای شاهین زجسم و روح خود
        باده ای بر کِش  زجامِ عشقِ ناب زندگی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۰:۲۶
        سلام بزرگوار برای شما وقلمتان ارزوی موفقیت دارم همیشه در اوج باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۱۰
        دلربا در ظاهر و مکّار باشد از درون


        بارها خوردم فریب از این نقاب زندگی


        هم زدنیا کرد غافل هم ز عقبایم مرا


        غرق گشتم در میان منجلاب زندگی


        صحنه هایی کرد اجرا ، پرده هایی بس نواخت


        هرچه زد رقصیده ام ، چنگ و رُباب زندگی


        خون دل تا کی خورم از دست بازی های او


        خسته ام از کارهای ناصواب زندگی


        غرقه در افکار بودم یک ندایی از درون


        داد پاسخ رازهای بی جواب زندگی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود
        شعرزیبایی بود
        احسنت خندانک خندانک خندانک
        استاد دلسوز وفهیممان صفادل عزیزهم
        به نکات بسیارخوبی اشاره داشتن خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۱:۵۴
        درودها بر شما خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۰۳
        بارها خوردم فریب از این نقاب زندگی
        ....................درودبزرگوار...بهره بردم از صفحه خوب شعرتان خندانک خندانک
        خدابخش صفادل
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۵۰
        درود! کارخوبی بود،وزن وموسیقی ،قافیه،ساختاربیرونی ومعناو ممفهوم شعر سالم بود.اما چون گزینه نقدرا بازگذاشته اید،چندنکته را یادآوری می کنم،سرودن با زبان وبیان ونگاه پویا وزنده،بادغدغه هاوضرورت های شاعرانه ی امروزی،عدم کلی گویی وذهنی وانتزاعی بودن را به شما وهمه ی کاربرانی که دستی درکار شعر دارند سفارش می کنم،فرزند زمان خودباشید.مخاطب راجدی بگیرید.شعرخوب شما بهانه ای شدکه نکاتی را بگویم،راستش دست منتقد خیلی بازنیست که آزادانه نقدکند،چون روی لبه ی شمشیر راه می رود.تحمل ها بسیار پایین است.امروز ازبالای همین صفحه تا این جا آمدم خواستم زیر خیلی ازاین متن ها،چیزی بنویسم،اما ننوشتم،چون خیلی ازما دوست داریم فقط تاییدمان کنند.لذا قرعه ی کار به نام شما افتاد.این شعر درفضای کلی اتفاق افتاده،جزیی نگری وپرداختن به عینیات ازنکات ضعف این کار است.نشانه هاوآدرس ها کلی وذهنی است.به دغدغه ها وضرورت های عینی وملموس نپرداخته است.ازاتفاق های زبانی کمترخبری است.واژه ها به رستاخیز نیاز دارندکه جای این رستاخیز خالی است.من مخاطب باید مجاب بشوم،قسمت هایی ازشعرباید درذهن من بماند،که دراین شعر این اتفاق ها کمتر افتاده است،توقع مخاطب شعرشناس بالا ست.به همین مقدار بسنده می کنم.پیروزباشید.
        علی   صادقی
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        سلام وعرض ادب...
        بسیار عالی سروده اید بزرگوار
        دست جنا صفا دل هم درد نکند...
        اینها را که مینوسم فقط به دید سوال بنگرید..واگر قابل دانستید پاسخ بدهید
        تحقیقات بنده این را ثابت میکند که شعر زبان مخصوص به خود را دارد
        به روز بودن ویا قدیمی بودن ...تقریبا بی معناست..
        مثال:اشعار جناب فاضل نظری گواه بر این است..اگر اشعار اولیه ایشان را مطالعه کرده باشید...به روز بودن در اولویت شعرش بود..

        اما حالا که مقداری دقیقتر نگاه میکنیم...میبینیم از بروز بودن به طور جد فاصله گرفته است..ودنبال شیوه ای است که شعرش ماندگار باشد ..
        وهمان زبان مخصوص شعری است که همکنون از ان بهره میبرد
        ***********************
        کمی به عقب برگردیم...رهی معیری..کاملا در چهار چوب شعر گفته است
        ..حسین منزوی.....هم نمونه ای دیگرست..
        حتی خود استاد صفا دل هم در شعر مرگ سیاوش این را ثابت کرده اند
        ....
        اگر در شعر به امورات واقعا قابل ملموس پرداخته شود..درست است خیلی راحت مخاطب ارتباط برقرار میکند..اما بعد از مثلا یک ماه دیگر ان شعر معنایی ندارد
        حوادث روز مره زیادند ود ر شعر فقط یک بار مصرفند...
        اما مثلا عشق یوسف وزلیخا....هنوز هم اگر کسی حال داشته باشد ودر هفت اورنگ بخواند
        خیلی چیزها روشن میشود..

        ............................................
        سعدی میگوید(مرغ هوا را نصیب .و.ماهی دریا....
        این مصرع تا ابد دهر معنا دارد ...یعنی برای هر زبان وفرهنگی قابل فهم است
        چون واقعا به زبان مخصوص شعریست...
        حالا اگر جزیی میگفت ..مثلا نام ماهی... قرمز ویا مرغ ...دارا بلا کا....ماندگاری شعر زیر سوال میرفت...................
        بعضی واژه ها به لحاظ معنایی غنی هستند...که متاسفانه روز به روز به فراموشی سپرده میشوند....
        فرهنگ پارسی اصالت دارد...
        واصالت فرهنگها در ادبیات است...
        اگر به روز کردن شعر امروزه واجب شده است باشد...به قول استاد کلات
        هرس... تا جایی که به ریشه اسیب نرساند
        فعلا بهترین شیوه برای شعر گفتن ان است که هرچقدر شعر خوبتر گفته شود تاثیرگزاری اش بیشتر وماندگار تر....
        به امید روزی که ادبیات طاقچه ای نداشته باشیم./ خندانک
        خدابخش صفادل
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۲۳:۱۸
        درود وعرض ارادت !مطلبی را که دراین جا می نویسم کلی است،چون برخی ازدوستان خواسته بودند در باره زبان ونگاه شعر امروز،ملموس تر وواضح تر حرف بزنم،چندخطی می نویسم.شماهم شاید بامن هم باورباشید که سعدی وحافظ ومولوی وفردوسی وخیام ونظامی ودیگربزرگان ادب پارسی به زبانی شعرمی گفته اندکه مردم عصرآن ها با آن زبان حرف می زده اند وشایدیکی از رازهای ماندگاری شعر آن ها وتروتازه بودن شعر شان،همین فرزند زمان خود بودن آن هاست.امروز،مرکب ما اسب وشتروکاروان نیست ،سفرهای ما بروز شده،مسکن ما مسکن سیصدسال پیش نیست،حتی غذای ما دچارتغییرات شده است،حرف زدمان حرف زدن دوره ی صفویه نیست حتی حرف زدن دوره قاجارهم نیست،پوشش ما پوشش دوره غزنویان نیست.حکومت ها تغییرکرده اند.چگونه انتظار داریم شعرگفتن مان به زبان مردم هزار سال پیش باشد.با مثال عرض می کنم،امروز شما ومردم زمان شما نمی گویند هواسردگشته است،بلکه می گویند هواسردشده است. شما ومردم زمانه شمانمی گویند این کتاب را بهر شما آورده ام،می گویند برای شما آورده ام. نمی گویند که این مطلب را خوب دانم،بلکه می گویند،این مطلب را خوب می دانم،شماومردم زمانه شمانمی گویند شنیدستی بلیت قطار گران گشته است،بلکه می گوییدشنیده اید بلیت قطار گران شده است. یا صنم وبتکده و بناگوش لب لعل و خال وخط و تیرمژگان وازاین دست. شاعرامروزهم نمی تواند جدای ازمردم زمانه خود باشد،نبایدبا زبان دیگری غیراز زبان زمان خود شعر بگوید،مگراین که آگاهانه بخواهدازواژه های آرکائیک استفاده وبه اصطلاح باستان گرایی کند واز تلمیحات واسطوره هاآگاهانه استفاده کند،که دراین صورت عیبی ندارد ودرست است.البته هرواژه ای شخصیتی دارد وکار کرد خاص فضای خودش را دارد،هیچ واژه ای به تنهایی عیبی ندارد،بستگی به استفاده ما دارد.یک مثال ملموس تر می زنم،به قول منتقدی،هیچ کس منکر ارزش یک زره جنگی که ازپیشینیان به جا مانده ودر موزه ازآن نگهداری می کنند،نیست،پول می دهند،بلیت می خرندکه بروند آن ا از نزدیک ببینند.اما اگر بشنویم یک نفر،درعصرحاضر،کارخانه زره سازی تاسیس کرده است،بی شک همه ی ما به درایتش شک می کنیم.می گوییم دوره زره جنگی به تن کردن گذشته است،با تاسیس این کارخانه،پول وسرمایه ات را هدر داده ای.کسانی که به استناد ادبیات ارزشمند گذشته،بخواهند مانند مردم هزار سال پیش شعر بگویند،حالت همان کسی را دارد که امروز بخواهد کارخانه زره بافی تاسیس کند.ضمنا اصراری ندارم که شما ودیگران این نظریه را بپذیرید،هرکس آزاداست هرجور دوست دارد بنویسد.من تجربه ودانش و مطالعات خودم را روشن و رایگان در اختیار دوستانی که درراه ادبیات گام گذاشته اند،قرار می دهم.به بقیه اش هم کاری ندارم،هرکس خواست استفاده می کند کسی هم که نخواست استفاده نمی کند،به قول معروف من آن چه شرط بلاغ است با تو می گویم توخواه از سخنم پند گیرو خواه ملال! فعلا همین اندازه بسنده می کنم.سربلندباشید.
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۵:۴۷
        سلام استاد
        بسیار عالی ییییی خندانک
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۵
        درود بر شما جناب شاهین عزیز خندانک

        از نقد استاد صفا دل هم بهره بردم
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا منصوری
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۸:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        سلام بسیار زیبا سرودید
        امید نوری
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۲۳
        خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۳:۳۷
        درود بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۴:۳۳
        درود بر شما
        تداعی کننده ی ترانه ی زیبای معین بود
        دل بريدم از تمام زندگي
        در تو گم گشتم به نام زندگي
        با تو بودن شد برايم هر نفس
        معني ناب کلام زندگي
        اوج خواهش هاي تو اما کشيد
        عاقبت ما را به کام زندگي
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین لقایی(شاهین)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۵۴
        سلام بر شما شاعر گرامی
        از لطف شما بسیار ممنون و سپاسگزارم.
        ترانه زیبایی بود.
        پیروز باشید. خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۳۰
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        صمد ذیفر
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۰:۲۹
        سلام
        درود بر شما شاهین عزیز
        قلم تان همواره پاینده باد
        ان شاء الله
        یاسررشیدپور
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۲:۳۵
        سلام جناب شاهین گرانقدر
        بسیار عالی بود
        قلمتان نویسا
        سپاسها 👏👏👏🌺🌺🌺🌺
        محمود  خرمی فرد
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۴:۲۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴
        سپاس بیکران بر شما و طبع درر بارتان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابومجتبی دامغانی
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۴۲
        سپاس زیبا سرودی خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۱:۳۳
        .....
        خندانک
        سلام و درود جناب لقایی عزیز
        بسیار عالی و زیبا بود.
        بافرمایشات شما هم کاملا موافقم و هرکسی سبک وسیاق خاص خود را درنوشتن دارد، چه به شیوه قدیم نوشتن و چه به شیوه امروزی نوشتن اشکال و ایرادی وارد نمی کند مهم خوب نوشتن است که به حمدالله در سروده زیبای شما کاملا مشهود است
        .......
        درود بزرگوار خندانک
         موسی عباسی مقدم
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۳:۵۰
        سلام بزرگوا زیبا بود از توضیحات وجواب به نقد شعرتان بهره بردم زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۴۴
        درود جناب لقایی
        زندگی را خوب به تصویر کشیده اید
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        برقرار باشید
        خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        يکشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۵ ۱۲:۳۳
        درود بر شما
        زیبا و دلنشین سروده اید خندانک خندانک خندانک
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ ۱۱:۲۷
        سلام جناب لقایی
        اثر فاخری از شما خواندم
        بسیار عالی
        عزت زباد
        ⚘⚘⚘
        شاهین لقایی(شاهین)
        شاهین لقایی(شاهین)
        جمعه ۲۲ دی ۱۳۹۶ ۱۷:۴۴
        درود بر شما دوست و سرور ارجمند جناب همایونی بزرگوار
        از مهر و عنایت شما بزرگوار بی نهایت ممنون و سپاسگزارم
        سربلند و استوار باشید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9