سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بیماری ی دل

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۲۴ شماره ثبت ۴۹۵۵۷
          بازدید : ۳۵۱   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        بیماری دل
         
        سخت بیمار شدم از غم بیماری ی دل
        در کجا هست طبیبی که کند یاری ی دل
         
        باکه گویم غم دل را نتوان گفت بکس
        چون کسی نیست که آید به پرستاری ی دل
         
        گر دلم ناله کند درهمه اوقات زعشق
        اشک از چشم بریزم بهوا داری ی دل
         
        دل اگر عشق حقیقی بخودش راه دهد
        خلق افسوس خورند زین همه بیداری ی دل
         
        گر دلم گشت طرفدار هوس ، گو ،چه کنم ؟
        چاره آنست گریزم ز طرفداری ی دل
         
        دل و دیده شده اند یار تمامی شب و روز
        دیده هر چیز که بیند بده انباری ی دل
         
        گاه دیدار دو دیده بکند خوب اثر
        گاه دیدار شود موجب ناجوری ی دل
         
        آنچه را دیده ببیند اثرش هست عجیب
        گاه دارد اثری خوب گهی خواری دل
         
        چشم (گمنام) فتاده به دو ابروی کمان
        تیر مژگان سبب این همه بیماری ی دل
        شنبه سی ام امرداد نود پنج .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۶
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی
        "ز دست دیده و دل هر دو فریاد" خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۳۶
        سخت بیمار شدم از غم بیماری ی دل


        در کجا هست طبیبی که کند یاری ی دل
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۰
        سلام و درود بر استاد خوبم جناب رشیدی عزیز
        لطیف و شیرین همراه با امید سروده اید
        رعایت وزن شعر آن را بسیار آهنگین نموده است
        لذت بردم بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۶
        درود بر شما .

        بد ون تعارف ، بسیارلذت بردم بزرگوار.
        حق یارتان بادخندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۵۲
        درود بر شما بزرگوار

        سروده ای است پرمعنا

        سپاس خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۱۴
        بسیار زیبا
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۰۷:۵۲
        خندانک

        تا نیایی راحت جان در برم
        ترک می کی می کند دل با غمت
        (ع.و)

        سلام و عرض ادب

        سروده ای بسیار زیبا از محضرتان خواندم

        درود بر شما بزرگوار

        خندانک همیشه باشید و بسرایید خندانک
        شریف شریفیان
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۸:۴۶
        درود بر شما شاعر گرامی

        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5