سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 4 مهر 1403
    22 ربيع الأول 1446
      Wednesday 25 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۴ مهر

        آخرین صبح

        شعری از

        مهدی فلاح

        از دفتر آرزوها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۱ شماره ثبت ۴۹۵۰۲
          بازدید : ۵۱۱   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی فلاح

        آخرین صبح و طلوع یک مرد
        ساعتی بعد می گردد جسمی سرد
        جوخه اعدام ، در انتظار
        در صبحگاهی سرد و پُر غبار
        چشم های مرد بسته بود
        از جان خویش گذشته بود
        جوخه ، به زانو حکم تیر
        حکم تیری به دستور امیر
        اولین شلیک طنین انداز شد
        اولین گام جهت پرواز شد
        بعد از آن چندین طنین مرگبار
        مرد محو شد در غبار
        اولین تیر ، آخرین تیر را که زد
        حال سربازان خوب بود یا که بد
        اولین تیر را همان جلاد زد
        با دلی سرمست و شاد زد
        آخرین تیر را فرهاد زد
        وقتی آن مرد زمین افتاد زد
        تیر او بر جان دیوار نشست
        اینچنین فرمان داد به انگشت دست
        شاعر
        ........   مهدی فلاح   ........

        The last morning and the dawn of a man
        An hour later the cold body
        Execution, pending
        In the cold morning mist filled
        The man's eyes were closed
        Their lives had been
        Platoon, kneeling to shoot
        Thierry ruling by order of the Emir
        The first firing reverberated
        The first step was to fly
        After several deadly resonance
        The man disappeared in the mist
        The first shot, the last bullet that struck
        However good or bad soldiers
        The executioner had fired first
        Daly drunk and happy with his
        His last arrow F.
        When the man fell out
        He shot John Wall Meeting
        Such ordered to fingers
        Poet
         ........   Mehdi Fallah  ........
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۲۹
        سلام بزرگوار عزیز دومین اثرتان هم زیبا بود مرحبا به شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۱۸
        درود گرامی
        مثنوی غمگین و زیبا خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۷
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و درود
        عااااااااااااااالی بود
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        به سروده ( جغجغه ) دعوتید خندانک خندانک خندانک خندانک
        نظراتتون برام راه گشاست
        ممنونم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابومجتبی دامغانی
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۳
        سپاس زیبا سرودی خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۷
        آفرین دوست عزیزم
        عالی سروده اید
        لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2