سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        زيره هستم اهل كرمان نيستم !

        شعری از

        کریم لقمانی سروستانی

        از دفتر s@rv نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۰ ۱۶:۰۰ شماره ثبت ۴۹۱۱
          بازدید : ۹۴۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی


        (تقديم به استادچگني زاده ارجمندكه راه را بجاي چاه نشانم ميدهند)

        شاعرم اما سوادم كم بُوَد - بي سوادي آتش جانم بود

        چون نميخواهم روم درحاشيه- اين قلم دردست من ماتم بود

        شادهستم من دراينجا مانده ام- شعراستادان خوبم خوانده ام

        تا بگيرم عاريه ازشعرشا ن - چونكه من ازبيسوادي رانده ام

        گه به خودگويم كمي بيدارشو- كم بمان اينجا توهم بيمارشو

        گوش راخالي بكن ازطعنه ها - چون نهالي مانده درنيزارشو

        گُرگرفته اين دلم ازكينه ها - زشتي وُ افكاربد درسينه ها

        خنجرازروبسته اند بااين قلم - شاد ازاين كارما، بيگانه ها

        كاش اين دلها جداازهم نبود – اين غروراين افتراوُغم نبود

        بس كنيدبا تهمت بي جازدن – شعرتان بردردها مرهم نبود

        يا بگويندت بيا شعرم بخوان– گرنخواني جمع مارندان نمان

        اين دلم تاول زندازخواندنش– درتلاطم مانده، گشته بي امان

        شاعري شعري سراوُدورشو – كم به اميدِ كامنت زورشو

        راي وُاين خشكيده گلهامال تو– پس بياباديگران هم جورشو

        گركه نقدم ميكنندغوغا كنم – با هياهو شعله ها برپا كنم

        چون ندانم شعروُدارم ادعا – زورميخواهم كه خودراجاكنم

        فكرمن باشد كه ازما بهترم – درميان شاعران، من سرترم

        شعرمن زشتي وُننگ وُناروا– درخيال خام خود استاد ترم

        گركه داري دلخوري ازشاعران – نام او گوئيد بانام وُ نشان

        مي سرايي، جمع بندي برهمه – پس چراترسي زنقد ديگران؟

        اين بدان روزي توپايان ميشوي- با غم وغصه توگريان ميشوي

        هرچه خواهي طعنه زن برديگران – خودنميداني كه حيران ميشوي

        كاش خوددانم كه اينجاكيستم – اين اساتيد گرنباشند چيستم

        شعرگويم، شعرهاي قهقرا – زيره هستم،اهل كرمان نيستم
        s@rv

        اميدبعداز4 روز بازهم سيستم سايت پاسخ ندهد(برادرهنوز 24 ساعت شما تمام نشده فردا برگرديدچون اينجا جاي شاگردان نيست)


        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3